Abstract:
گویشوران به طور معمول برای بیان یک گزارة مشخّص، در هر موقعیت ارتباطی میتوانند از بین چندین صورت زبانی با معنای گزارهای یکسان، یکی را برگزینند. عوامل متفاوتی میتوانند روی این گزینش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش یکی از این عوامل، یعنی ساخت اطّلاع است. ساخت اطّلاع روی مقایسۀ جملههایی متمرکز شده که از لحاظ معنایی برابر، امّا از نظر صوری و کاربردشناختی متفاوت هستند. نمونهای از چنین جملههایی، بازنمایی موضوعی متعدّد است که در آن فعلی با موضوعهایش در ساختهای زبانی متفاوتی با معنای گزارهای یکسان تظاهر مییابد؛ از این رو، در این مقاله با هدف بررسی نقش ساخت اطّلاع در بهکارگیری این نوع بازنمایی در زبان فارسی، نمونههایی از آن بر اساس تعریف لِوین و رَپپورتهُواو (2005) و نیز نظریۀ لَمبرِکت (1994) مطالعه شدند. در ابتدا، نمونهها به طور تصادفی از متون مطبوعاتیِ روزنامههای کثیرالانتشار داخل کشور استخراج شدند، سپس (150) جملۀ موجود در (50) نمونه با توجّه به روابط کاربردشناختی مبتدا - کانون و وضعیّت بازنمایی مصداقهای کلام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان دادند که میزان تشخیصپذیری و فعّال بودن مصداقهای مبتدایی و نوع ساخت کانونی در ایجاد بازنمایی موضوعی تأثیرگذارند؛ همچنین، تأثیر فرایندهایی همچون پیشایندسازی و ارتقاء مبتدا در این نوع بازنمایی مشاهده شد.
Mostly, several formal structures could be used to express a specific proposition. In fact, under different communicative circumstances, speakers choose a grammatical structure among different ones with the same proposition to express their idea. Different factors could affect such choice and in this research, we examine whether information structure has any effect on this matter. Generally, information structure focuses on studying paired sentences which are semantically identical, but not grammatically or pragmatically. One kind is multiple argument realization, in which a verb appears with its arguments in diverse formal structures with a single meaning. Therefore, we have analyzed some multiple argument realizations of two argument verbs in Persian based on the theory of information structure introduced by Lambrecht (1994). The data consisting of around 150 sentences in 50 multiple realizations, have been collected from a few Iranian newspapers and then studied in accordance with the mental states of the interlocutors and pragmatic relations, topic and focus. The analysis showed that the mental representation of discourse referents, pragmatic articulation of sentences along with different focus structures have an impact on shaping and using this kind of realization. Moreover, it has been found that processes such as preposition and topic promotion play an important role in this matter.
Machine summary:
مدرسی (١٣٨٦) معتقد است در زبان فارسی از ابزارهای نحـوی، صـرفی و آوایـی بـرای سـاخت اطّلاع استفاده میشود که البّته این ابزارهـا از توزیـع برابـری در بازنمـایی سـاخت اطّـلاع برخـوردار نیستند؛ افزون بر این ، الگوهای متفاوت در بازنمایی ساخت اطّلاع به الزام با یکدیگر هم پوشی ندارنـد؛ همچنین ، وقتی تکیۀ کانونی ٤ در پایان جمله یا انتهای گروه نحوی باشد، سـاخت اطّـلاع پـاره گفتارهـا دارای روابط مبتدا - کانون اسـت و مصـداق هـای تشـخیص پـذیر٥ بـه طـور معمـول بـدون تکیـه و مصداق های تشخیص ناپذیر٦ با تکیه تظاهر مییابند.
همان طور که مشاهده میشود، در پژوهش های پیشـین تـأثیر ملاحظـات کلامـی بـر تنـاوب هـای موضوعی و/ یا بازنمایی موضوعی متعدّد١ کمتر بررسی شده ؛ بنابراین در نوشتار پیش رو سـعی شـده ، نمونه هایی از بازنمایی موضوعی متعدّد در زبـان فارسـی بـر اسـاس نظریـۀ سـاخت اطّـلاعَ لمبرِکـت (١٩٩٤) بررسی شوند تا تأثیر نقش عوامل مختلف اطّلاعی در تولیدشان مشخّص شود؛ از ایـن رو، در ادامه به اختصار چارچوب نظریۀ ساخت اطّلاعَ لمبرِکت و نیز تعریف مورد نظر از بازنمایی موضـوعی متعدّد توضیح داده میشود؛ سپس ، تحلیلی توصیفی از داده ها ارائـه خواهـد شـد تـا در نهایـت بتـوان رابطۀ بین ساخت اطّلاع و کاربرد این نوع بازنماییها را مشخّص کرد.
این عبارت مبتدایی از نظـر وضـعیت ذهنی برای مخاطب تشخیص پذیر ولی غیر فعّال است که با تکیۀ فعّـال سـاز نمـود زبـانی یافتـه و بـه همین خاطر شاهد فرایند ارتقاء مبتدا هستیم ؛ افزون بر این ، سازٔە «در آستانۀ این اجلاس » با اسـتفاده از فرایند پیشایندسازی در جایگاه آغازین بند قرار گرفته تا زمینه را بـرای معرّ فـی ایـن مصـداق مبتـدایی جدید در دنیای درون - متنی فراهم کند.