Abstract:
قرآن کریم برای آگاهی بشر و شناخت گوشه های ناشناخته تاریخ و همچنین عبرت پذیری به بیان داستان هایی از اقوام پیشین و انبیاء عظام(ع) پرداخته است.سلیمان بن داود(ع) یکی از انبیاء بنی اسرائیل است که در شمار تعدادی از انبیاء علاوه بر رهبری باطنی ومعنوی،رهبری دنیوی بنی اسرائیل را نیز بر عهده داشت و سومین پادشاه قدرتمند بنی اسرائیل بود.خداوند در قرآن کریم به بیان نعمت های خود بر سلیمان(ع)،مقام والای او و برخی از حوادث حیات وی اشارت کرده است.از سوی دیگر،مولوی عارف بزرگ جهان اسلام که در واقع بسیاری از آیات قرآنی را به زبان شعر بیان داشته و در بسیاری از اشعارش به آیات قرآنی اشارت کرده است،از داستان سلیمان(ع) در قرآن نهایت تاثیر را پذیرفته و آن را به شعر درآورده است.همچنین مولوی گهگاهی عناصر داستانی داستان سلیمان(ع) را با مضامین عرفانی پیوند می زند و این امر در عناصر هدهد،مرغان و سلیمان به کرات دیده می شود.مولوی در داستان های خود که اکثرا از قرآن و روایات معتبر اسلامی الهام گرفته شده،شیوه بین داستانی را در پیش گرفته است به این صورت که داستانی را در خلال داستانی دیگر بیان می کند و این امر فرصت واژگان پردازی نو،همراهی مخاطب و بیان مطالب دیگر و پیوند زدن با دیگر مضامین را به وی می دهد. در این مقاله سعی بر این است که با روش مروری و با استفاده از منابع کتابخانه ای ابتدا آشنایی مختصر با سلیمان(ع) صورت گیرد و سپس به بیان سیمای وی در شعر مولوی پرداخته می شود و در کنار آن از عناصر داستانی و کاراکترهای مرتبط با داستان وی در اشعار مولوی غفلت نمی شود.می توان بیان داشت بیان داستان سلیمان(ع)در اشعار مولوی و توجه وی به این امر یکی دیگر از وجوه الهامات مولوی از قرآن و روایات اسلامی است.
Machine summary:
(نیشابوری،1382،صص305-306) مولوی نیز این داستان را در مثنوی ذکر کرده و می سراید: بر لب جو برد ظنی یک فتا که سلیمانست ماهی گیر ما گر ویست این از چه فردست و خفیست ور نه سیمای سلیمانیش چیست اندرین اندیشه می بود او دو دل تا سلیمان گشت شاه و مستقل دیو رفت از ملک و تخت او گریخت تیغ بختش خون آن شیطان بریخت کرد در انگشتر خود انگشتری جمع آمد لشکر دیو و پری (مولوی،1363،دفتر اول،ب3618-3622) یا همچو سلیمانی بشکافد ماهی را اندر شکم ماهی آن خاتم زر یابد (مولوی،1376،غزل598،ص258) کی سلیمان را زیان شد گر شد او ماهی فروش اهرمن گر ملک بستد اهرمن بد اهرمن (مولوی،1376،غزل1959،ص737) اطاعت دیو،پری وشیطان خداوند در مورد اطاعت شیاطین از سلیمان(ع) می فرماید:"و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذلک و کنا لهم حافظین"و از شیاطین کسانی را رام و مسخر او کردیم که برایش غواصی و کارهایی غیر از آن انجام می دادند و ما نگهبان آنان بودیم(انبیاء82) منظور از"غوص" بیرون آوردن مروارید و دیگر منافع دریاست و منظور از اینکه فرمود کارهایی دیگر نیز می کردند منظور همان"یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل و جفان کالجواب و قدور راسیات" می باشد و منظور از اینکه فرمود ما شیاطین را حفظ کردیم منظور این است که آنها را در خدمت وی حفظ و از فرار کردن و یا از انجام فرمانش سر بر تافتن و یا کار او را نابود کردن،جلوگیری کردیم(طباطبایی،1363،ج444،14) شیاطین موجوداتی از جنس جن و دارای شعور و نیز همانند انسان تکلیف دارند که سلیمان(ع) علاوه بر انسان ها بر بعضی از آنها نیز حکومت داشت،غواصی از جمله خدمات جن ها برای سلیمان بود اما هنر آنها به غواصی ختم نمی شد.