Abstract:
منظور از وثاقت اخبار آحاد چیست؟ پاسخ به این سوال و بیان ملاکی برای تمییز اخبار نقلا معتبر از غیر آن، می تواند وسعت و دامنه متون دینی را به مثابه یکی از منابع معرفت فقهی فربه یا نحیف نماید. عدهای از متفکران مسلمان روایات و اخباری را که به دلیل نقل در کتب معتبر یا قراین دیگر مانند: عمل مشهور، مطابقت با عقل، مطابقت با ظاهر قرآن، مطابقت با سنت متواتر، مطابقت با اجماع مسلمین و مطابقت با اجماع فرقه محقّه یا برخی از این قرائن، به حد وثوق و اعتماد میرسند، حجت می دانند. علامه طباطبائی از این جمله است. در مقابل عدهای همچون آیت الله خوئی معتقدند تنها روایتی حجت است که افراد ناقل آن «ثقه» باشند. در این مقاله ابتدا دو دیدگاه «وثاقت صدوری» و «وثاقت سندی» تبیین شده و ضمن ارائه توصیف دقیقی از ادله آیت الله خویی و علامه طباطبایی، موضع انتقادی نسبت به مدّعای آیت الله خویی بیان میشود. نویسندگان با تقویت موضع علامه طباطبایی نشان می دهند ادعای «انحصار حجیت خبر واحد در وثاقت سندی» از سوی آیت الله خویی قابل دفاع نیست.
Machine summary:
علامه طباطبایی در رد نظر دسته اول در حاشیه کفایه می گوید: دقت در سیره عقلا روشن می کند که هر چند بنای ایشان در احراز واقع، احراز علمی آن است، اما از آنجا که بنایشان تسریه حد و حکم در همه موارد ممکنه است، ادراک غیر علمی را نیز در جایی که احتمال خلاف ناچیزی دارد، مانند ادراک علمی می انگارند؛ زیرا بسنده کردن در مقام عمل به ادراک علمی ای که حقیقتا خلافی در آن نیست، حتی اگر چنین ادراکی وجود داشته باشد، موجب اختلال نظام معاش شده و نیاز مبرمی به حجت دانستن غیر علمی داریم که احتمال خلاف آن اندک است؛ به عبارت دیگر، آنچه حجت است، وثوق به احراز واقع است حال چه با علم حقیقی باشد در جایی که مقام مقام عمل است، یا ظن اطمینانی و وثوق، پس نیاز انسان به عمل بر طبق ظهور لفظی یا خبر موثوق به در عرض نیاز او به عمل بر طبق علم حقیقی است و عقلا هر دوی آنها را علم محسوب می کنند.
بررسی و نقد با توجه به مطالب گفته شده و بیانات محقق خویی، روشن است که طبق رأی دوم ایشان که رأی مؤخر و نهایی ایشان است، از اخبار واحد، تنها دسته ای از حجیت برخوردارند که یا وثوق نوعی به سند آن ها وجود داشته باشد و یا وثوق شخصی نسبت به - البته ایشان در صفحه214 دلالت آیه «نفر» را هم بر اعتبار خبر واحد پذیرفتهاند و همچنین در صفحه226 تواتر اجمالی روایات را بر اعتبار خبر واحد، قبول کردهاند و لذا اینجا که میفرمایند، دلیل عمده سیره است جای سوال دارد که آیا دو دلیل قبلی را ارشاد به همین سیره میدانند و یا اینکه ممکن است از ادله شرعی چیزی بیش از سیره استفاده شود.