Abstract:
در این پژوهش، پژوهشگران در تکاپوی کشف، شناخت و بهرهگیری از سه سامانۀ روان آدمی یعنی سامانههای شناختی، انگیزشیـگرایشی و رفتاری و در گامی فراتر با هدف مشارکت در تأسیس و تدوین روانشناسی اسلامی کوشیدهاند تا در چهارچوب یک الگوی نظری، روان یا نفس آدمی را بشناسند و آن را توصیف کنند. در الگوی نظری روانشناختی اسلامی، هرم روان آدمیِ پیشنهادشده ازسوی استاد علامه مصباح یزدی، نفس آدمیان بسان هرمی سهبعدی فرض شده است. نقطۀ رأس این هرم، نشاندهندۀ نقطۀ وحدت و همگرایی نگرشها، گرایشها، انگیزشها، کنشها و داشتههای نفس است. از این نقطه، شئون، گرایشها، توانشها و رفتارهای درونی و بیرونی گوناگونی ظهور پیدا میکنند که نمایانگر تنوع، فراوانی و گوناگونی سامانه و کارکردهای نفس آدمی است که در سطوح سهگانه و قاعدۀ هرم روانی آدمی ظهور و بروز مییابد. براساس تلقی علامه مصباح، در سامانۀ هرم روانی آدمیان، سه سطح معرفت، قدرت و محبت در روندی طولی بروز مییابند. سطح اول دربردارنده شکلگیری و ظهور بعد اول ساختار و کارکردهای نفس، یعنی شناخت و معرفت، و سطح دوم حاوی ظهور بعد دوم یعنی قدرت و توانشها و سرانجام سطح سوم، همآغوش با ظهور بعد سومی به نام محبت و خوددوستی است که روانبنۀ ظهور و توسعۀ سامانۀ گرایشی و امیال در روان آدمی است. هدایت و مدیریت رفتارها با تکیه بر شاخصهای سامانه و کارکرد گرایشها و امیال اصلی و فرعی نفس آدمی، دستاورد بزرگ علمی این الگوی روانشناختی است. پژوهشگران در این نوشتار کوشیدهاند با تکیه بر آثار نوشتاری و گفتاری علامه مصباح و با بهکارگیری روش پژوهش کیفی، پیشنهادۀ ایشان درخصوص الگوی نظری هرم روانی را توصیف، تحلیل و بازخوانی کنند. این روند در جاهایی به توسعه و تفسیر یافتههای ایشان در این الگوی نظری انجامیده است.
In this study, the researchers have made an effort to explore, and understand the three human psychological domains i.e. the cognitive, motivational, derivative and behavioral. They have also tried to take an initial part in the line of developing a model of Islamic psychology. In their third step they have targeted to know the human soul within the boundaries of a Misbahi theoretical model. In his theoretical model of the human pyramidal soul, Allamah Misbah Yazdi observes that human soul has been assimilated to a three dimensional pyramid. The pinnacle of this pyramid displays the unity and closeness of views, tendencies, incentives, reactions and properties of the psyche. According to this model developer, different status, tendencies, abilities and inner and outer actions will appear displaying the variety and diversities of the human soul applications which are then reflected in the three stages and parts of the human pyramidal psyche.
Allamah Misbah Yazdi perceives that in the human pyramidal soul, knowledge, power ad love is displayed in a vertical order. The first level encompasses the formation and display of the applications of the psyche- knowledge and perception- and in the second level, it has the display of the second aspect meaning power and abilities and finally, the third level which walk alongside the third dimension which is love and self-love which is the basis and foundation of the faculties and tendencies in human soul. Leading and managing of actins based on the indicators of the system and the functions of the leading and subordinate needs of human beings are in fact the great achievement of this psychological model. The researchers have made an effort to explain, analyze and redefine Allamah Misbah Yazdi’s human pyramidal soul based on his existing oral and written works. This had led to the analysis and interpretation of his findings in this theoretical model in some instances. Our research methodology has been descriptive and analytical which is recognized as a part of qualitative method.
Machine summary:
سامانۀ هرم روانی، سطوح سهگانۀ روان و مثلث روانبنهها، گرایشهای اصلی و فرعی نفس یا روان آدمی، وحدت و کثرت روان آدمی مقدمه نقطۀ انطلاق این پژوهش مقالۀ پیش رو، یکی از مهمترین نوشتارهایی است که میتواند مسیر تأسیس روانشناسی اسلامی را هموار کند.
رویکرد دروندینی و قرآنی نیازمند فهم و پذیرش روح بهعنوان بعد الهی و غیرمادی شخصیت انسان و رویکرد بروندینی دعوتکننده به فهم فلسفی تجرد نفس و قوای آن با تکیه بر یافتههای علمالنفس dualistic approach فلسفی و فهم علمی کارکردهای روان آدمی با بهکارگیری اندامهای بدنی درونی و بیرونی بهویژه سیستم عصبی مرکزی و پیرامونی است.
روششناسی پژوهش در الگوی نظری علامه مصباح یزدی با بهکارگیری یک رویکرد پژوهشی کیفی و تلفیقی میکوشد در ارائه و پردازش الگوی نظری خود روشی را بهکارگیرد که: ازسویی بر برخی از داشتهها و یافتههای روانشناسی فلسفی اسلامی (صدرایی) تکیه دارد که برآمده از شیوۀ برهان عقلی و استدلال نظری در حکمت متعالیۀ صدرایی در باب شناخت نفس و ابعاد سهگانۀ آن است؛ ازسوی دیگر، الگوپردازی ایشان بر دستهای از آموزههای انسانشناختی قرآنی مبتنی است که سامانۀ روانی آدمی را با بهرهگیری از تحلیل و تفسیر آیات قرآنی به تصویر میکشد و پشتوانۀ روششناختی آن نقلی و متکی بر اعتبار معارف قرآنی است.
سطح دوم این است که روان یا نفس آدمی گذشته از آنکه خود را مییابد و دارای خوددرکی حضوری است، ادراک دوم دیگری نیز پیدا میکند که دارای قدرت و توانمندی است که میتواند کارهای درونی و بیرونی زیادی را انجام دهد یا ترک کند.