Abstract:
شاید در سالهای ۷۷ و ۷۸ که شروع اجرای نظام مدیریت
مشارکتی در دستگاههای دولتی ایران بودم» مثل امروز به
اهمیت و حساسیت جایگاه این نوع مدیریت در نظام مدیریت
کشور پینبرده بودیم» اما به مرور زمان و مطالعه بیشتر و تامل
و تعمق دربارهی "مدیریت تغییر" جایگاه و نقش "مدیریت
مشارکتی " بعنوان راهکاری علمی» مفید و سازنده بیشتر هویدا
شد.
زمانی که در حال آموزش "مدیریت زمان*" و استفاده بهینه
از وقت هستیم "مدیریت مشارکتی" یک راه کار عمده
است. در بحث "مدیریت استرس جامع*" باز هم اعتقاد به
نظرات کارکنان و مشارکت آنان به عنوان رکن اساسی مطرح
میشود. "امدیریت مشارکتی" پایه اساسی "مدیریت فرهنگ
سازمانی*" را تشکیل میدهد.
در مقوله" کیفیت*" و "مدیریت کیفیت جامع *" تاکید بر
"مدیریت مشارکتی " بعنوان رکن بحث کیفیت مطرح است
و "توانمندسازی کارکنان"" در نوشتههای مدیریت همان
مدیریت مشارکتی است و اذهان اکثریت قریب به اتفاق در
خصوص این نوع مدیریت همان مدیریت مشارکتی بعنوان
نهایت و اوج تفکر سیستم مدیریت است.
مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیریها و گسترش فرهنگ
تصمیمگیری گروهی و جمعی از پایههای اساسی نظام مدیریت
است و ارتباط بین مدیریت مشارکتی و افزایش بهرهوری
سازمانی» غیر قابل تردید است و در نهایت آنکه در نظام و
فرهنگ مدیریت مقولهای مهمتر از مدیریت مشارکت جو، وجود
ندارد.
Machine summary:
با چسباندن این دو واژه به یکدیگر سبك “مديريت مشاركتي” سبكي است كه در كاركنان اين احساس را بوجود ميآورد كه ميتوانند در درون سازمان حرف بزنند و بگويند راه عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی کشور time Management T.
مشارکت و فرهنگ سازمانی جمعآوری اطلاعات فوق بههمراه منابع علمی و تحقیقاتی گام موثری در شناسایی نظام مدیریت مشارکتی در کشورمان بوده و توانسته است در راستای بسترسازی فرهنگی، در سازمانهای اداری کشور نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
مدیریت مشارکتی این توانمندی را دارد که دو مفهوم مالکیت کارکنان و ارتباطات را با مدیریت مشارکتی با توجه به چرخه ذیل قابل مشاهده است: )به تصویرصفحه مراجعه شود) مديريت مشاركتي از طريق افزايش مشاركت كاركنان در انجام امور سازمان، ميتواند بهترين الگو و راه كار براي نيل به استقرار يك نظام خود مديريتي (Self- Management)، در سازمان باشد.
سولیوان (Sullivan,1988)، در خصوص پودمان کنترل کیفیت برای آموزش تکنولوژی با تاکید بر حلقههای کیفیت و مفهوم سازی نظام مدیریت مشارکتی بحث نموده و در مقوله دیگری که توسط والدان (Walden,1988)، و با عنوان کارخانههای آیندهنگر نگاشته شده، در راستای ارضای نیازهای کارکنان دهه ۸۰ و با استفاده از نظرات پک هم به مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای مدیریت تاکید داشته است این تفکر مهم و حیاتی یعنی مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیریها تاکنون نیز به عنوان یکی از عوامل مهم افزایش بهرهوری سازمانی مطرح شده است.