Abstract:
ابوسعید ابوالخیر در گفتار، منش و اندیشه به انسان و دغدغههای آن توجه ویژهای کرده و نظام عرفانی خود را بر این اساس انسجام بخشیده است. در مکتب روانشناسی انسانگرا -که آبراهام مزلو برجستهترین نظریهپرداز آن محسوب میشود- چنین نگرشی نمود دارد. توجه او به انسان سالم منجر به ارائۀ نظریۀ خودشکوفایی از جانب وی شده است. یکی از ویژگیهایی که مزلو برای افراد خودشکوفا برشمرده، «ساختار منشی مردمگرا» است. هدف پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده، بررسی و تحلیل ساختارهای مردمگرا در سیرۀ عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد به نظریۀ خودشکوفایی آبراهام مزلو است. نتایج تحقیق نشان میدهد که پیر میهنه در ارتباطگیری با مردم، فارغ از پیشانگارههای معمول عمل میکرده و مفاهیم بنیادین انسانی را به عنوان ممیزۀ میان افراد شکوفا و رشدنیافته در نظر میگرفته است. او با خودآگاهی نسبت به محدودیت-های علمی و شناختی، مصاحبت با نخبگان علمی، دینی و سیاسی را برگزیده بود که این امر در تقویت شخصیت معنوی و پایگاه اجتماعیاش مؤثر بوده است. همچنین، تبیین نظام ارزشگذاری جدید مبتنی بر مسائل معرفتی و غیرظاهری از سوی شیخ، موجب گرایش مردم به مجالس وعظ و تذکیر وی شده بود. همچنین، اصلیترین شاخصه در مناسبات بینافردی ابوسعید، عدم برتریجویی است.
In the field of Islamic mysticism, Abu Sa'id Abu al-Kheir is a person who has paid special attention to human beings and their concerns in speech, character and thought and has consolidated his mystical system accordingly. Such an attitude is reflected in the school of humanistic psychology, of which Abraham Maslow is the most prominent theorist. His attention to the healthy man has led to his theory of self-actualization. For self-fulfilling prophecies, Maslow lists the characteristics of a "populist secretarial structure." In this regard, the purpose of this study, which is based on library resources and descriptive-analytical method, is to study and analyze populist structures in the practical and intellectual life of Abu Saeed Abu al-Kheir with an approach to the theory of self-actualization of Abraham Maslow. The results of the research show that the old patriot acted in communication with people, regardless of the usual preconceptions, and considered only basic human concepts as a distinction between flourishing and immature people. Aware of the scientific and cognitive limitations, he chose to associate with scientific, religious and political elites, which was effective in strengthening his spiritual character and popular base. Also, Abu Sa'id's explanation of the new valuation system based on epistemological and non-apparent issues had caused the people to turn to his sermons and reminders. The main characteristic of the sheikh's interpersonal relationship has been his identification with others and lack of superiority.
Machine summary:
با توجه به اعتبار نظرية مزلو، آثار بسياري از متون ادبي فارسي با بهره گيري از مؤلفه هاي اين نظريه تحليل شده اند که عبارت اند از: ظهيري ناو و همکاران (١٣٨٧) در مقالـة «بررسـي تطبيقـي نمودهـاي خودشـکوفايي در مثنـوي بـا روانـشناسي انـسان گرايانـة آبراهـام مزلـو»؛ اسداللهي (١٣٨٧) در مقالة «فروغ فرخزاد و نظرية خودشـکوفايي آبراهـام مزلـو»؛ حجـازي (١٣٨٧) در مقالــة «روانــشناسي شخــصيت در تــاريخ بيهقــي »؛ بهــره ور (١٣٨٨) در مقالــة «بازخواني زنـدگي نامـة مولـوي بـا نظـر بـه سلـسله مراتـب نيازهـاي مزلـو»؛ بـاقري خليلـي و محرابــي کــالي (١٣٩٠) در مقالــة «بررســي ادراک واقعيــت و پــذيرش خــود و ديگــران در غزليات حافظ (بر اساس نظرية شخـصيت / خودشـکوفايي آبراهـام مزلـو)»؛ شـريعت بـاقري (١٣٩١) در مقالة «مطالعة تطبيقي نظريات مولوي و مزلو دربارة انسان سالم و کامل »؛ ميداني و بخشايش (١٣٩١) در مقالة «بررسي تطبيقي نمودهاي انسان گرايـي در گلـستان سـعدي بـا رويکرد روانشناسي انسان گرا»؛ نـوروزي و همکـاران (١٣٩١) در مقالـة «بررسـي شخـصيت بهــرام در هفــت پيکــر بــا توجــه بــه نظريــة مزلــو»؛ مــدرس زاده (١٣٩١) در مقالــة «بررســي روانشناسانة شخصيت ناصرخسرو قبادياني »؛ حيـدري و کاردوسـت فينـي (١٣٩٢) در مقالـة «بررسي تطبيقي ديدگاه هاي انسان شناسي مزلو و مولوي با تأکيد بر خودشکوفايي »؛ نبي لو و آصف (١٣٩٣) در مقالة «بررسي سلسله مراتب نيازهاي مزلو در گلستان سعدي »؛ داوودنيـا و همکاران (١٣٩٣) در مقالة «نقد شخصيت کيخسرو بر اسـاس نظريـة آبراهـام مزلـو»؛ اميـري خراساني و همکاران (١٣٩٣) در مقالة «بررسي توصيه هاي اخلاقي ناصرخـسرو برپايـة هـرم مزلو»؛ صمصامي و پورخالقي چترودي (١٣٩٤) در مقالة «شاهنامه و علم مديريت بـا تأکيـد بر هرم سلسله نيازهاي مزلو»؛ ستاري و همکاران (١٣٩٤) در مقالة «شخصيت رستم بر اسـاس داستان رستم و اسفنديار در شاهنامه و نظرية خودشکوفايي آبراهام مزلـو»؛ جليلـي و نـوروز (١٣٩٥) در مقالـــة «مـــسئله مـــداري در انديـــشه و شخـــصيت ناصرخـــسرو برپايـــة نظريـــة خودشکوفايي آبراهام مزلو»؛ ساماني و حسني رنجبر (١٣٩٥) در مقالة «بررسي انديـشه هـاي عرفاني - تربيتي کتاب کشف المحجـوب هجـويري براسـاس نظريـة خودشـکوفايي آبراهـام مزلو»؛ جليلـي و نـوروز (١٣٩٧) در مقالـة «بررسـي ادراک واقعيـت در انديـشة ناصرخـسرو برپاية نظرية خودشکوفايي آبراهام مزلو»؛ مهدوي دامغاني و صادقي (١٣٩٧) در مقالة «انسان خودشکوفا و خودشکوفايي سـعدي بـا رويکـرد تطبيقـي بـه نظريـة مزلـو» جليلـي و نـوروز (١٣٩٨) در مقالة «بررسي سـبک فکـري ناصرخـسرو بـا الگوهـاي نـوين ، بررسـي مـوردي : نمودهاي خودشـکوفايي در انديـشه و شخـصيت ناصرخـسرو برپايـة نظريـة خودشـکوفايي آبراهام مزلو»؛ جليلي و فقيه ملک مرزبان (١٣٩٨) در مقالة «بررسي شاخصه هاي تجربـة اوج عرفاني در غزل هاي بيدل دهلوي بر اساس نظرية خودشکوفايي آبراهام مزلو».