Abstract:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و بررسی ردپای آموختههای درسی بر دیدگاه آنان پیرامون ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکتکنندگان 16 نفر از دانشجویان و دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی رشتهی مشاوره بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبۀ نیمه ساختاریافته بود. یافتهها: در بعد تجربیات مثبت 4 مضمون اصلی به دست آمد. افزایش آگاهی، رشد آگاهی نسبت به توانمندیهای شخصی، بهبود مهارتهای ارتباطی بین فردی و تجربیات پیرامون امر ازدواج. در نهایت زیر مضمون های درک شده از مضمون های اصلی به این صورت آمده است: خودآگاهی، افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای شخصیت دیگران، رشد اعتمادبهنفس، احساس مفید بودن، روابط خانوادگی و اجتماعی، دستیابی به دیدگاه سیستمی در خانواده، افزایش همدلی، کنترل هیجانات، تغییر در نگرش به آشنایی قبل از ازدواج و تأکید بر مشاوره پیش از ازدواج، نگرش متفاوت به ازدواج نسبت به گذشته، آگاه شدن به جایگاه مشاور و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تغییر در کلیشههای جنسیتی (در شرکت کنندگان مرد). در بعد تجربیات منفی، مضمون های اصلی عبارت بودند از: تجربیات مربوط به پدیده ازدواج و انتخاب همسر و تأثیرات منفی در روابط. زیر مضمن های به دست آمده: کم شدن شور و هیجان احساسی در رابطه با شریک زندگی، بالا رفتن میزان حساسیت و وسواس فرد در روابط، تغییر نگرش نسبت به مردها (از سمت شرکتکنندگان خانم)، ایجاد حس عدم درک مشترک در روابط خانوادگی و اجتماعی به علت تفاوت در سطح آگاهی، ایجاد سطح انتظارات غیرمنطقی از دانشآموختگان این رشته. نتیجهگیری: مطابق یافتههای این پژوهش، تجربه زیستۀ شرکتکنندگان نشان داد که تحصیل در رشتۀ مشاوره، از جنبههای مختلف بر زندگی شخصی آنها و دیدگاهشان نسبت به ازدواج و روابط زناشویی تأثیرگذار بوده است.
Aim: The present study was conducted to study the lived experiences of graduate students in the field of counseling and to examine the influence of their education process on their views on marriage and marital relationships. Methods: The method of this research was qualitative and phenomenological in type. Participants in this study were 16 graduate students, selected through purposeful sampling. Data collection was done through semi-structured interviews. Findings: In the dimension of positive experiences, 4 main themes were obtained that included raising awareness, growing awareness of personal abilities, improving interpersonal communication skills, and experiences around marriage. Finally, the following themes of the main categories are understood: self-awareness, increasing awareness of other peoplechr('39')s personality traits, growing self-confidence, feeling beneficial, improvement of family and social relationships, achieving a systemic view in the family, increasing empathy, control emotions, changes in attitudes toward premarital acquaintance and emphasis on premarital counseling, new attitudes about marriage, importance of awareness about premarital counseling, and changes in gender stereotypes (in male participants). In the dimension of negative experiences, the main themes included experiences related to the phenomenon of marriage and negative effects on relationships. The following themes were extracted: decreased emotional excitement about the partner, increased sensitivity and obsession in relationships, change in attitudes toward men (on the part of female participants), creating a sense misunderstanding in family and social relationships due to differences in the level of knowledge, and existence of some level of irrational expectations from graduates in this field. Conclusion: According to the findings, the lived experience of participants showed that studying counseling can influence the personal life and perspective about marriage and marital relationships from different aspects.
Machine summary:
مضمونها، زير مضمونها،واحدهاي معنايي حمايت کننده حاصل از کدگذاري متن مصاحبه هاي مشارکت کنندگان مضمون اصلي زيرمضمون کدهاي اوليه خودآگاهي رسيدن به خودآگاهي/گرههاي رواني خودم رو پيدا کردم/بررسي رفتار/شناخت ويژگيهاي شخصيتي/ افزايش آگاهي افزايش آگاهي نسبت بيشتر شخصيت اطرافيان را شناختم /بررسي شخصيت به ويژگيهاي زوجها/شخصيت ها رو بهتر بشناسم / شخصيت ديگران رشد اعتمادبه نفس بالا رفتن اعتمادبه نفس / خيلي اعتمادبه نفسم بالاتر رفته /افتخار رشدآگاهي مي کنم به آنچه که من الآن هستم /الآن خانواده من رو يه پله بيشتر نسبت به حساب ميکنن توانمنديهاي احساس مفيد بودن ميتوانم به ديگران کمک کنم /نقش کمک کننده در خانواده/به شخصي خودم هم کمک ميکنم /به من اعتماد شد و از من کمک خواسته شد روابط خانوادگي و بهبود روابط /تشخيص وضعيت يک رابط ه / علميتر رابط ه رو بررسي اجتماعي کنم / که باهاشون خيلي راحت تر کنار ميام بهبود دستيابي به ديدگاه شناخت خانواده و سيستم خانواده/من تغيير کنم ،خانواده تغيير مهارتهاي سيستمي در خانواده ميکنه / تغيير ديدم به خانواده و سيستم خانواده/ ميش رابط ه ي اعضا ارتباطي / را با هم پيدا کرد بين فردي افزايش همدلي خيلي همدليم بالا رفته /درکشون مي کنم /آدما رو بهتر ميتونم دوست )خانواده، داشته باشم /رشته مشاوره رو همدلي من خيلي تأثير گذاشت / جامعه ( کنترل عواطف و خيلي خودکنترليم بالا رفته / تنظ يم هيجانات هيجانات در زير همراه با بيان يافته ها، نمونه هاي از پاسخ هاي شرکت کنندگان آورده شده است : ١ تجربه افزايش آگاهي ١ افزايش خودآگاهي بسياري از مصاحبه شوندگان در پاسخ به سؤال" بزرگ ترين تجربه اي که فکر مي کنيد اين رشته براي شما داشته چيست ؟" به طور مستقيم يا ضمني، شناخت » خود « را از اصليترين و مهم ترين تأثيراتي برشمردهاند که تحصيل در رشته ي مشاوره در مقاطع تحصيلات تکميلي براي آن ها به همراه داشته است .