Abstract:
اگرچه سرمایه فکری یک منبع استراتژیک مهم برای سازمانها تلقی میشود و نقش بسزایی در افزایش عملکرد و ارزش شرکت ایفا میکند ولیکن در زمینه مدیریت وکنترل سرمایه فکری در سازمانها مشکلات بسیاری وجود دارد. یکی از مهمترین ابزارهای کنترلی مشکلات نمایندگی در شرکت، مکانیسمهای حاکمیت شرکتی میباشند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی میباشد. برای جمعآوری دادههای آن از صورتهای مالی شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 105 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 الی 1398میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی منجر به بهبود عملکرد سرمایه فکری شرکت میشود و توانایی مدیریت نیز این رابطه را تشدید میکند.
Although intellectual capital is considered an important strategic resource for organizations and plays a significant role in increasing the performance and value of the company, but there are many problems in managing and controlling intellectual capital in organizations. One of the most important tools for controlling agency representation problems is corporate governance mechanisms. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of management ability on the relationship between the quality of corporate governance and the performance of intellectual capital. This research is applied in terms of purpose and analytical in nature. To collect its data, the financial statements of Tehran Stock Exchange companies have been used. The statistical sample of the research is 105 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1393 to 1398. The results show that increasing the quality of corporate governance leads to improving the performance of the company's intellectual capital and management ability also intensifies this relationship.
Machine summary:
از اين رو، هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير توانايي مديريت بر رابطه بين کيفيت حاکميت شرکتي و عملکرد سرمايه فکري است .
نتايج پژوهش نشان ميدهد که افزايش کيفيت حاکميت شرکتي منجر به بهبود عملکرد سرمايه فکري شرکت ميشود و توانايي مديريت نيز اين رابطه را تشديد ميکند.
بنابراين با توجه به مطالب بيان شده ، هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي تاثير توانايي مديريت بر رابطه بين حاکميت شرکتي و سرمايه فکري در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است .
يافته هاي آنان نشان ميدهد که بين فرصت هاي سرمايه گذاري شرکت و عملکرد رابطه منفي و معناداري برقرار است و حاکميت شرکتي اين رابطه را تضعيف ميکند.
صالحي و همکاران (١٣٩٥) به بررسي رابطه بين سرمايه فکري (به همراه اجزاي آن ) و ارزش افزوده اقتصادي با عملکرد مالي شرکت هاي دارويي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زماني ١٣٨٩-١٣٨٦ پرداختند.
نتايج پژوهش بر اساس آزمون رگرسيون خطي چندگانه نشان ميدهد که بين سرمايه فکري (به همراه اجزاي آن ) و ارزش افزوده اقتصادي با عملکرد مالي شرکت هاي دارويي رابطه آماري معناداري وجود ندارد.
فرضيه هاي پژوهش به منظور نيل به هدف تحقيق ، فرضيه هاي زير مورد آزمون قرار ميگيرند: فرضيه اول : بين حاکميت شرکتي و عملکرد سرمايه فکري رابطه معناداري وجود دارد.
(2019), "The relationship between corporate governance and intellectual capital: The moderating role of firm size", International Journal of Law and Management, 61(2): 384-401 Demerjian, P.