Abstract:
آخوند خراسانی از فقیهان و اندیشمندان برجسته ای است که عظمت درس و آثار و اندیشه اش از جایگاه ویژه ای در جهان اسلام و عالم تشیع برخوردار است؛ تا جایی که بیان شده در جهان اسلام پس از امام صادق (ع) مدرسی به مثل آخوند خراسانی پا به عرصه ی وجود ننهاده است. این پژوهش که با مراجعه روشمند به تالیفات گرانبهای آخوند خراسانی و منابع معتبر دیگر به نگارش در آمده ، در صدد است تا به واکاوی جایگاه عقل و عقلانیت دینی در اندیشه ی این متفکر برجسته اسلامی بپردازد. نتایج حاصله این پژوهش مبین آن است که هرچند از اندیشه آخوند خراسانی این بدست می آید که وی عقل را به عنوان منبع استقلالی در کنار سایر ادله می داند و به سمت بسط و گسترش منابع معرفتی حرکت نموده اما در نهایت با برقراری ارتباط این همانی میان عقل و نقل، در نهایت امر فقط به پذیرش کتاب و سنت واجماع به عنوان منابع استنباط احکام شرعی قائل می شود؛ به بیان دیگر وی بر این باور است که هرجایی که عقل حکم شرعی را کشف نمود، به طور یقین در ادله نقلی هم آن حکم را می توان یافت. و از سویی او عقلانیت مطلوب را عقلانیت دینی با شاخصه های گسترش منابع معرفتی، اقتدار گرایی و اجرای حداکثری دین و شریعت در جامعه اسلامی می داند.
Machine summary:
نتایج حاصل از این پژوهش مبیّن آن است که هرچند از بررسی اندیشۀ آخوند خراسانی این به دست میآید که وی عقل را بهعنوان منبع استقلالی در کنار سایر ادله میداند و به سمت بسط و گسترش منابع معرفتی حرکت نموده است، اما در نهایتِ امر، با برقراری ارتباط اینهمانی میان عقل و نقل، فقط کتاب، سنت و اجماع را بهعنوان منابع استنباط احکام شرعی میپذیرد؛ بهبیاندیگر وی بر این باور است که هرجایی که عقل حکم شرعی را کشف نمود، بهطور یقین در ادلۀ نقلی هم آن حکم را میتوان یافت.
هرچند در میان اصولیان متقدم شیعه، بحث از دلیل عقلی بهعنوان یک منبع مستقل در عرض دیگر منابع فقه، کمتر مطرح شده است، اما در این میان شاید بتوان از سید مرتضی بهعنوان نخستین عالم شیعی نام برد که صراحتاً عقل را منبع مستقلی در کنار دیگر منابع برمیشمرد و تصریح میکند که اگر حکم حادثهای در قرآن و اخبار و اجماع یافت نشد، باید به حکم عقل رجوع نمود و در این صورت حکم عقل، همان حکم خداوند است (سیدمرتضی، ۱۴۰۵: ۲۱۰).
هرچند آخوند خراسانی در راستای گسترش منابع معرفتی و مقبولیت این امر که عقل بهعنوان منبع استقلالی برای به دست آوری احکام اسلامی است، طی طریق نموده و عقل را بهعنوان ابزاری برای استنباط احکام شریعت در دست خویش قرار داده و به کمک آن به سراغ دیگر منابع فقه رفته و احکام شرعی را از ادله استخراج و استنباط نموده است، ولی بااینوجود، وی با برقراری رابطۀ اینهمانی میان احکام عقلی و شرعی، در نهایت امر، کتاب و سنت و اجماع را منابع اولیه میداند و قائل است که هر آنچه عقل مستقلاً از احکام شرعی کشف میکند، بهیقین آن حکم را میتوان در کتاب و سنت نیز یافت.