Abstract:
در سه دهه گذشته رابطه میان ج.ا.ایران و روسیه فرازونشیبهای متعددی را تجربه کرده است. باوجود افزایش همکاریها در حوزههای منطقهای و بینالمللی، در عمل دو کشور روابطی مقطعی و به عبارتی ناپایدار را تجربه کردهاند. امروز باوجود همکاری بیسابقه دو کشور در مواجهه بـا بحران سوریه و همسویی مواضع در پارهای مسائل، با توجـه بـه تغییرات احتمالی در روابـط روسیه و آمریکا و همچنین تداوم فشارهای آمریکا بر ضد ج.ا.ایران، چشمانداز روشنی بـر ادامـه ایـن همکـاری قابل تصور نیست. این نوشتار سعی در فهم این مسئله دارد که آیا همکاریهای موجود در سیاست خارجی دو کشور نشاندهنده یک اتحاد استراتژیک است یا بهسادگی، محصول منافع سیاسی کوتاهمدت یا یک اتحاد تاکتیکی برای مقابله با تهدیدات خاص است؟ لذا با تکیه بر مفهوم اتحاد استراتژیک در بررسی روابط ایران و روسیه، بهنظر میرسد که روابط دو کشور، ویژگیهای اتحاد استراتژیک را نداشته و صرفاً واکنشی بـه شرایط بینالمللی در موضوعات خاص است. درحقیقت این همکاری باید نوعی همسویی منافع در نظر گرفته شود، چرا که محدود و موقتی است و در زمینههای خاصی جهت همکاری در برابر تهدیدی غیر دولتی وجود دارد.
Over the past three decades, Russia's foreign policy has had different ups and downs against the Islamic Republic of Iran, and despite the Islamic Republic of Iran's intentions of widespread and comprehensive relations in the regional, international and bilateral spheres; in practice, the Russian government has been in favor of these relations It has always been in the form of a cross-sectional, unsustainable case. Today, despite the unprecedented cooperation of the two countries in confronting the Syrian arrogance and the alignment of positions on some issues with regard to possible changes in the relations between Russia and the United States, as well as continuation of its pressure on the Islamic Republic of Iran from the perspective of some thinkers in this area, There is no clear prospect of continuing this cooperation, and this concerns the future approach of Russia to the continuation of cooperation between the two countries.The purpose of this article is to understand whether the existing bilateral foreign-security cooperation represents a strategic alliance or simply a product of short-term political interests, a temporary tactical alliance to deal with specific threats? It seems that the approach of the brokers of the two countries is different, while Tehran's decision makers consider the relationship between the two countries to be a "strategic" alliance, but Moscow's decision makers consider it only in the "tactical" dimension.
Machine summary:
اين نوشتار سعي در فهم اين مسـئله دارد کـه آيـا همکاريهاي موجود در سياسـت خارجي دو کشـور نشـاندهنده يک اتحاد اسـتراتژيک اسـت يـا به سـادگي، محصـول منافـع سياسـي کوتاه مـدت يا يـک اتحـاد تاکتيکي بـراي مقابلـه بـا تهديـدات خاص اسـت ؟ لذا بـا تکيه بـر مفهـوم اتحاد اسـتراتژيک در بررسـي روابـط ايـران و روسـيه ، به نظـر ميرسـد که روابـط دو کشـور، ويژگيهـاي اتحاد اسـتراتژيک را نداشـته و صرفـا واکنشـي بــه شـرايط بين المللـي در موضوعات خـاص اسـت .
آيـا اين يـک اتحـاد اسـتراتژيک پايدار اسـت کـه ژئوپليتيک خاورميانـه گسـترده تر را شـکل خواهـد داد يـا ما صرفا نقطـه عطفي در بـالا و پايين شـدن روابـط روسـيه و ايـران را تجربـه ميکنيم ؟ پيشينه پژوهش در سـالهاي اخيـر بـا توجـه بـه شـرايط و تحـولات منطقـه اي و جهانـي، روابـط ايـران و روسـيه اهميـت فزاينـده اي يافتـه و باعـث شـده کـه پژوهش هـاي متعددي در ارتبـاط بـا ماهيـت و اهـداف رابطـه دو کشـور انجـام بگيـرد.
آنها تأکيد داشـتند که اگرچه حفـظ تماميـت ارضـي به عنـوان اولين هـدف، مقدمه دسـتيابي به اهـداف ديگر اسـت ،اما در جهـان سـوم تماميـت ارضـي نسـبت بـه خـود دولت هـا کمتـر در معـرض خطـر قـرار دارد ( ولاديميـر سـاژين ، رابطـه اسـتراتژيک را شـامل ۷ ويژگـي ميدانـد: فقـدان تعارضـات جـدي در روابـط دوجانبـه ، وجـود سـطح بالايـي از اعتمـاد متقابل ، روابـط شـفاف، همکاريهـاي گسـترده اقتصـادي و سياسـي، هماهنگـي در تصميم گيريهـاي سياسـت خارجـي، مقاومـت در برابـر نفـوذ، و روابـط طولانـي مـدت (٢٠١٨ Sazhin).