Abstract:
حیات و مرگ گیاهان و درختان از دیرباز موردتوجه بشر بوده است. بشر هر چهارفصل را با دوران زندگانی خود یکی دانسته و داستانهایی از پرستش و شفابخشی گیاهان ساخته است. او به درختان دخیل بسته و علاج درد خود را از آنها جُسته است. در پَسِ این نگاهِ بشر نخستین، حقیقتی نهفته است و آن، استمداد از تجلّیِ شفابخشی است نه پرستش درخت! نیاکان ما در جستوجوی جوانی و جاودانگی محو پدیدههایی شدهاند که به گمان خود منبع جاودان این نیروها هستند؛ پس باید اسطورهها را کاوید تا به حقیقت آنها رسید. رمانها و داستانها بهترین مجال برای درخشش اسطورهها هستند. در این مقاله به بررسی بنمایههای گیاهپیکری در درخت انجیر معابد، باغاناری، جایی دیگر و کاجهای مورّب پرداختهایم. روش پژوهش ما به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی است و بعد از استخراج دادهها به تحلیل بنمایهها پرداختهایم. هدف بررسی نحوۀ حضور بنمایههای گیاهپیکری در این آثار است؛ اینکه آیا آنها به شکلی نمادین حضور دارند یا بهصورت روایت اسطورهای؟ در آثار بررسیشده، این بنمایهها هم بهشکل نمادین و تلویحی حضور دارند و هم بهصورت روایت اسطورهای. ضروری است با نگاهی اسطورهپردازانه زوایای این داستانها را بکاویم تا بنمایههای اساطیری را در آنها برای تشخیص ابتذال و خرافه از حقیقت اسطورهای باز شناسیم.
From way back, the life and death of plants and trees have been the focus of human attention. Man has equated four seasons with his/her life cycle, and has made stories about the worship of plants and their healing power. He/she used to tie ribbons around trees and asked them to heal. Behind the views of primitive man lies the fact that he/she sought healing from the tree and that worshiping the tree was not his/her goal. Our ancestors, in search of youth and immortality, were absorbed in phenomena that they thought were the eternal source of these forces. These trends can be seen in mythological contexts. In the present article, we examine the plant motifs in four contemporary fiction books: Derakht-e Anjir-e Maabed (The Fig Tree of the Temples) by Ahmad Mahmoud, Baghe Anari (The Pomegranate Garden) by Mohammad Sharifi, Jaee Digar (An Another Place) by Goli Taraghi and Kajhaye Mowarrab (The Diagonal Pines) by Ali Changezi. Our research method is descriptive-analytical and after extracting the data, we analyze the motifs. The main question is whether these motifs are present symbolically or in the form of a mythological narrative? The results show that in these works, the plant themes are present symbolically and implicitly and are also seen in the form of mythological narratives. It is necessary to explore these stories from a mythological point of view in order to recognize the mythological elements and to distinguish vulgarity and superstition from the mythological facts.
Machine summary:
تحليل بن مايه هاي اسطوره اي در آثار نويسندگان معاصر (رمان درخت انجيرمعابد، داستان هاي کوتاه کاج هاي موّرب ، باغ اناري و جايي ديگر) رقيه محمودي وند بختياري *ـ پروانه عادل زاده **ـ کامران پاشايي فخري *** دانشجوي دکتري تخصّصي زبان و ادبّيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز ـ دانشيار زبان و ادبّيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز ـ دانشيار زبان و ادبّيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز چکيده حيات و مرگ گياهان و درختان از ديرباز موردتوجه بشر بوده است .
اگر ساختار داستان و شخصيّت هاي آن را کنار بزنيم ، ميشود گفت : که باغ اسفنديارخان ميتواند زمين وجودي يا ذهن هر فردي باشد که براي رسيدن به اهدافش ، گاهي دست به دامان چنين درختان بياصل و ريشه اي ميشود و در برهه اي خود را موجه جلوه ميدهد؛ همان کاري که اسفنديارخان در ارتباط با درخت انجير معابد کرد.
پس بايد حرمت علمدار داشته باشي و هم حرمت خود درخت !» (همان : ٩٠) جالب است که تمام تحصيل کرده هاي داستان نيز نميتوانند اين افکار مقدّس مآبانه در مورد درخت را ناديده بگيرند.
تنها نشان بن مايۀ اسطوره اي نمادين در اين داستان همان موضوع «قطع نکردن درخت » است .
» (شريفي ١٣٩٣: (16 شايد چنين به نظر برسد که رويدادهاي کتاب ، در عالم بيرون روي نداده اند، اما تمام اين نمادها يادآور بن مايه ها يا روايت هايي است اسطوره وار که مدام از نو شروع ميشوند.
بن مايۀ گياه پيکري در اين داستان نيز به صورت روايت اسطوره اي ذکر شده است .