Abstract:
منشأ، لزوم، حقیقت و کیفیت پیدایش وجوب اعتباری از منظر علامه طباطبایی در فرایند صدور کنش، مسئلۀ پژوهش حاضر را رقم میزند. در نگاه علامه طباطبایی، وجوب اعتباری نقش ویژهای در کنشهای انسانی ایفا میکند؛ بهگونهای که هیچ فعل و ترکی خالی از آن نیست. ازنظر ایشان، متعلق علمی که اراده بر آن متوقف است نمیتواند نسبتِ ضروریِ حقیقی باشد، بلکه نسبتی غیرضروری و غیرحقیقی است. ایشان براساس اتحاد و سنخیت نسبت با طرفین و کیفیت آن، بر اعتباری بودن طرفین نسبت و کیفیت آن استدلال میکند. در نگاه ایشان، این کیفیت اعتباری همان وجوب اعتباری است. منشأ این وجوب، احساسات درونی برآمده از قواست که انسان در پرتو این احساسات، حد یا حکم ضرورت حقیقی را به دیگر اشیا میدهد و این وجوب را انشا میکند. وجوب اعتباری اولین اعتباری است که انسان پدید میآورد.
The issues of the present research are the source, necessity, definition and the quality of the creation of ichr('39')itibari necessity in Allameh Tabatabaichr('39')s viewpoint in The process of performing the action. Conventional necessity plays a special role in actions so that all actions are performed according to it.
In Allameh Tabatabaichr('39')s view, stopping the will on consciousness is self-evident and does not need a reason. In his view, the object of this consciousness cannot be a real necessary relation, but is an unnecessary and unrealistic relationship. Based on the unity and cognation of the relationship with its parties and quality. he argues that the parties and quality are ichr('39')itibari. In his view, this quality is the conventional necessity. The source of this necessity is the inner feelings come from the faculties of soul. In the light of these feelings, man gives the definition of real objects to other objects and makes the conventional necessity. It is the first conventional perceptions that man creates.
Machine summary:
لزوم وجوب اعتباری در کنش به اعتقاد علامه طباطبایی، افعال انسان بر علوم اعتباری متوقف است؛ زیرا تحقق اراده بر این علوم متوقف است.
حقیقت وجوب اعتباری ازنظر علامه طباطبایی، هنگامی که در فرایند صدور فعل، حد یا حکم امور حقیقی بهواسطۀ قوۀ واهمه به اشیای دیگر داده شود، امور اعتباری تحقق مییابند (طباطبایی، بیتا ب: ص 346).
با توجه به اینکه صدق علوم اعتباری بر خارج متغیر نیست و بهواسطۀ علوم اعتباری افعال متناسب با این علوم انجام میشود، باید گفت حکم به اتحاد در ظرف عمل تحقق مییابد؛ ازطرف دیگر، متعلق عمل نیز امر جزئی است (ابنسینا، ۱۴۰۴، ج 2: ص 184)؛ بنابراین، حکم به اتحادْ کار قوۀ واهمه است.
10 بهعبارت دیگر، هنگامی که قوۀ واهمه حد یا حکم شیئی را شیء دیگر میدهد تا امور اعتباری تحقق یابد، این عمل بهواسطۀ صوری از احساسات درونی انجام میشود؛ 11 ازاینرو، منشأ وجوب اعتباری نیز احساسات درونی برآمده از قوای انسان است.
کیفیت پیدایش وجوب اعتباری همانگونه که در لزوم وجوب اعتباری در کنش بیان شد، تحقق افعال انسان متوقف بر اذعان به نسبتی غیرحقیقی و غیرضروری است و این نسبت تحقق نمییابد مگر اینکه طرفین و کیفیت آن نیز اعتباری باشند.
15 ناگفته نماند هرچند علامه منشأ انتزاع ضرورت حقیقی را نسبتِ بینِ بدن و سر میداند، در رساله الانسان فی الدنیا منشأ آن را قضایای حقیقی خارجی معرفی میکند (طباطبایی، ۱۴۲۶: ص 48) و در اصول فلسفه منشأ آن را نسبت بین قوای فعاله و فعل آنها برمیشمارد (طباطبایی و مطهری، ۱۳۶۴، ج 2: ص 188).