Abstract:
رهبران الهی برای اجرای مأموریت خود دارای طرح و برنامه بودهاند و کار خود را با تبیین هدایت و دعوت افراد آغاز کرده و پس از نیرو سازی و تشکیل هسته اولیه (انتظار)، و نفوذ در جبهه باطل (تقیه)، حرکت خود را علنی میکردند و در صورت موفقیت، تشکّل دینی خود را علنی کرده و با موانع راه رستگاری مبارزه میکردند و گستره این اجتماع دینی را تا آنجا که توفیق مییافتند بسط میدادند، (قیام) آرزوی تمامی رهبران الهی، نابودی کامل باطل و هدایت تمامی انسانها بود، و رهبران الهی؟عهم؟ این حرکت را با سه گام انتظار، تقیة و قیام، پی میگرفتند، این طرح به صورت مشترک در زندگی تمامی انبیاء؟عهم؟ مشاهده میشود، البته برخی از ایشان موفق به پیمودن تمام راه نشده و بر اثر همراهی نکردن مؤمنان و توسط اهل باطل در میانه راه به شهادت میرسیدند. این تحقیق، با شیوه توصیفی _ تحلیلی و روش کتابخانهای، سعی در استخراج طرح کلی رهبران الهی با تمرکز بر روایات دولت حق و باطل دارد، و به این نتیجه رسیده که تمامی مراحل طرح از قبیل دعوت، هدایت و نیروسازی (انتظار)، حفظ رهبر و نیروها و نفوذ پنهان در جبهه باطل (تقیه) و نبرد علنی با باطل (قیام)، از این روایات قابل برداشت است، به عنوان نمونه: روایت «عُلَمَاؤُهُمْ و أَتْبَاعُهُمْ خُرْسٌ، صُمْتٌ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ، مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِ، و سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ» در بردارنده سه گام انتظار (مُنْتَظِرُونَ)، تقیه (خُرْسٌ، صُمْتٌ) و قیام (سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ) است، و روایت «وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیةِ وَ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّیفِ» ارتباط دو گام انتظار و تقیه را در بر دارد.
The divine leaders have always had a plan and program to carry out their mission, and they started their work by explaining the guidance and invitation of the people, and after cadre formation and building the primary core (waiting), and penetrating the false front (taqiyyah), They revealed their movement and, if successful, made their religious organization public and struggled the obstacles to salvation, and expanded the territory of this religious community as far as possible (uprising). The wish of all divine leaders has been definitive annihilation of falsehood and the guidance of all people; Divine leaders followed this movement with three steps of waiting, Taqiyyah(penetrating the false front ) and uprising; This plan has been in common in the lives of all prophets, although some of them failed to walk all the way and were martyred in the middle of the way by the false front, due to unaccompanying of people. In this research, after collecting information by library method, by descriptive-analytical method, he has tried to extract the outline of divine leaders by focusing on the narrations related to the struggle between the right government and the false one, and has concluded that all trinal stages of the plan, namely waiting, taqiyyah and uprising, can be deduced from these narrations. For example, hadith (علماوهم و اتباعهم خرس، صمت فی دوله الباطل، منتظرون لدوله الحق، و سیحق الله الحق بکلماته، و یمحق الباطل) involves three steps of waiting (منتظرون) , taqiyyah (خرس،صمت) and uprising (سیحق الله الحق بکلماته، و یمحق الباطل) . and The narration (و المومن مجاهد لانه یجاهد اعداء الله تعالی فی دوله الباطل بالتقیه و فی دوله الحق بالسیف) involves the connection between two steps of waiting and taqiyyah.
Machine summary:
دولت حق و باطل، طرح کلی حرکت انبیاء؟عهم؟، طرح کلی حرکت ائمه؟عهم؟، انتظار، تقیة، قیام مقدمه خداوند حکیم، اعمال و رفتار حکیمانه دارد و خلقت او نیز همراه با حکمت و هدفمند است؛ قرآن نیز در آیات مختلفی به این مهم اشاره فرموده است، 1 براساس برخی آیات قرآن، هدف خداوند از خلقت، رساندن بشر به مقام عبودیت و قرب الهی است؛ 2 وقتی هدف خلقت، عبودیت و بندگی شد این عبودیت، به عبادت خلاصه نمیشود بلکه مراد بندگی تمام عیار و در همه شئون زندگی است و دستیابی به این مقام، مقدمهای به نام علم و معرفت دارد؛ (مازندرانى، 1382ق: ج2، 171) زیرا تا انسان به مرتبه شناخت نرسد، فهم صحیحی از معبود نداشته و حقیقت بندگی را درک نخواهد کرد و خداوند این معرفت به هدف خلقت را با سنت ارسال رسل ایجاد نموده و پس از فرستادن پیامبران و تبیین هدایت، جبههبندی علنی حق و باطل شکل میگیرد، (كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیما اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیناتُ بَغْیاً بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (بقره: 213) و در روند حرکت تاریخ، همیشه دو جریان جبهۀ حق و طاعت و عبودیت الهی و جبهۀ معصیت و استکبار تداوم داشته، (سهرابی، 1389ش: 113-117) و انبیای الهی و اوصیای پس از ایشان، از طرف خداوند عهدهدار رهبری جبهه حق هستند و در راستای اعتلا و غلبه دولت حق تلاش مینمایند؛ این تحقیق با تحلیل روایات دولت حق و باطل، طرح کلی حرکت رهبران الهی را پی میگیرد.