Abstract:
فعل «باز کردن» در قدیم معنی دیگری نیز داشته است. اصطلاح «موی باز کردن» در شاهنامه نیز با معنای مهجور از فعل مذکور، پیوند دارد. برخی از نویسندگان، این اصطلاح را در معنای امروزی آن پنداشتهاند ولی با رجوع به متون ادبی، درمییابیم که معنای خاص آن در سبک خراسانی، مورد نظر فردوسی بوده است.
Machine summary:
همه بندگان موي كردند باز (تصفّح در يك اصطلاح از شاهنامه) دکتر علیاصغر فیروزنیا چکیده فعلِ «باز كردن» در قديم معني ديگري نيز داشته است.
شاهنامه، سبك خراساني، فردوسي، موي باز كردن مقدمه زندهياد دكتر عباس كرماني در مقالة ارزنده و خواندنيِ «سوگ و سوگواري در شاهنامه» (مندرج در فصلنامة پاژ، ش 13 و 14، صص58- 45) با برشمردن جلوههاي مختلف عزاداري در ايران كهن، «موي باز كردن» را نيز از رسوم سوك برشمرده است.
حكيم طوس، سوک سیاوش را در شاهنامه چنين به وصف نشسته است1: «ز خانِ سیاوش برآمد خروش همه بندگان موی کردند باز بُرید و میان را به گیسو ببست جهانی ز گرسیوز آمد به جوش فری گیس، مشکین کمندِ دراز به فندق، گل و ارغوان را بخَست» (فردوسی، 1369، ج2: 206) اصطلاحِ «باز كردن »، در اصل به معناي «جدا كردن» بوده است(ر.
در «شاه اسماعيل نامه» نيز ميخوانيم: «طريق وفادارياش ساز كرد پي ماتمش موي سر، باز كرد» (قاسمي حسيني، 1378: 377) نظامي نيز در وصف مادر ليلي ميگويد: «در حسرت روي و موي فرزند هر مويه كه بود، خواندش از بر بر ميزد و موي و روي ميكند هر موي كه داشت، كندش از سر» (نظامي، 1389: 252) اين رسم در شعر معاصر نيز انعكاس يافته است: «كجاست زورق جامي به او بياويزيم به ياد لاشة جنگندگان بر مرداب به تيغ سوگ ببريم گيسوان سه تار» (رحماني، 1392: 571) بنا بر تحقيقات، آيين «گيسو بريدن»، كمابيش با همان وضع هنوز در غالب نواحي ايران برپا ميگردد.