Abstract:
تغییر در ارزشها و نگرشهای افراد میتواند تغییرات رفتاری را در پی داشته باشد. به همین نسبت، تغییر در ارزش ازدواج نیز میتواند باعث امتناع از ازدواج و در نهایت ازدواجگریزی شود. سوال اساسی این پژوهش آن است که هریک از متغیرهای فردگرایی و برابری جنسیتی چه تاثیری در ارزش ازدواج دارند؟ بنابراین هدف مقاله حاضر، بررسی سهم فردگرایی و برابری جنسیتی بر ارزش ازدواج دختران شهر تهران است. دادههای مطالعه حاصل پیمایشی است که در پاییز 1397 با استفاده پرسشنامه ساختیافته از 600 دختر هنوز ازدواجنکرده نمونه جمعآوری گردید. یافتههای مطالعه حاکی از تاثیر معنادار فردگرایی و برابری جنسیتی بر ارزش ازدواج دختران است. جهت این رابطه معکوس بود به گونهای که با افزایش فردگرایی و برابری جنسیتی شاهد این هستیم که دختران ارزش کمتری برای ازدواج قائل هستند. علاوه بر این رابطه بین ویژگیهای فردی پاسخگویان و ارزش ازدواج مورد بررسی قرار گرفت. رابطه سن دختران با ارزش ازدواج مستقیم بود. متغیرهای سطح تحصیلات، میزان درآمد و استفاده از شبکههای اجتماعی رابطه معکوس با ارزش ازدواج داشتند. به گونهای که دخترانی که تحصیلات بالاتر و میزان درآمد بالاتر داشته و از شبکههای اجتماعی همچون تلگرام، فیسبوک و ... استفاده بیشتری داشتند، ارزش کمتری برای ازدواج قائل بودند و بالعکس. این یافته ضرورت مدیریت فرهنگی مناسب نسل جدید را در این زمینه مورد تاکید قرار میدهد؛ به گونهای که ضمن احترام به خواستههای به حق زنان و دختران، بتوان ایشان را به سوی ازدواج درست و به موقع سوق داد.
Changes in people's values and attitudes can lead to behavioral changes. Similarly, a change in the value of a marriage can lead to a refusal to marry. The main question of this research is: what are the effects of individualism and gender equality on the value of marriage? Therefore, the purpose of this article is to investigate the contribution of individualism and gender equality on the value of marriage of unmarried in Tehran. The data of the study are the result of a survey that was collected in the fall of 1397 using a questionnaire made from 600 unmarried girls. The findings of the study indicate a significant effect of individualism and gender equality on the value of girls' marriage. Direction of this relationship was inverse, so that with increasing individualism and gender equality, we see that girls value marriage less. In addition, the relationship between respondents' personal characteristics and the value of marriage was examined. The relationship between girls' age and the value of marriage was direct. The variables of education level, income level and use of social networks were inversely related to marriage value. In a way, girls who had higher education and higher income and used social networks such as Telegram,
Machine summary:
در تبيين تغييراتي همچون به تأخيرانداختن ازدواج به عوامل مختلف اجتماعي و اقتصادي اشاره شده است (موحد، مقدس و عباسـي شـوازي، ١٣٨٦؛ خلج آبـادي فراهـاني و مهريـار، ١٣٨٩؛ ضرابي و مصطفوي، ١٣٩٠؛ حبيب پور و غفاري، ١٣٩٠؛ زارع شـاه آبـادي و سـليماني ، ١٣٩١)، اما به نظر ميرسد يکي از عواملي کـه کمتـر بـه آن پرداختـه شـده اسـت ، تحولـات ارزشي و نگرشي است که در حيطۀ خانواده و ازدواج روي داده است .
مطالعۀ حاضر در شهر تهران و در راستاي پاسخ گويي به اين سؤال شکل گرفته است کـه آيا فردگرايي و تمايل به برابري جنسيتي ميتواند بر ارزش ازدواج اثرگـذار باشـد؟ بـه بيـان ديگر سهم اين متغيرها در ارزش ازدواج دختران مجرد چقدر اسـت ؟ همچنـين ويژگيهـاي فردي دختران (سن ، تحصيلات ، ميزان درآمد و ميزان استفاده از شبکه هاي اجتماعي) تـا چـه اندازه ميتواند در ارزش ازدواج دختران مؤثر باشد؟ ٢.
مهم ترين توجيه براي اين رابطـه بحـث مسـتقل شـدن دختران است ؛ بنابراين با توجه به نظريۀ نوسازي و مطالعات انجـام شـده ، بـا افـزايش سـطح تحصيلات ، ورود به بازار کار و کسب اشتغال و در کل بهبـود موقعيـت افـراد بـه ويژه زنـان ، 3 انتظار ميرود وضعيت ازدواج زنان تغيير يابـد و دسـتخوش تحـول شـود.
بـا توجـه بـه مقـدار F (١١/٢٣٢) و معنـاداري آن (٠٠٠٠=Sig) ميتوان نتيجه گرفت که در اين مدل رگرسيوني، مجموعه متغيرهـاي مسـتقل (سن ، سطح تحصيلات ، درآمد و ميزان استفاده از شبکه هاي اجتماعي) تغييـرات نمـرة ميـزان ارزش ازدواج را تبيين ميکنند.
1. Blau, Lawrence, Kahn & Waldfogel ١٥٧ ٤.