Abstract:
این تحقیق ابتدا به تعمیم ا الگوی منکیو-رومر-وایل (1992) می پردازد که در آن سرمایه فیزیکی به دو بخش خصوصی و دولتی تقسیم شده است. در این الگو نیروی کار در کنار سرمایه انسانی، به عنوان عواملی از تولید کل تعریف می شوند. با استفاده از اطلاعات سری زمانی سالهای 98-1338 و با بهرهگیری از روش بیزی چارکی به ارزیابی تاثیر سه نوع سرمایه شامل سرمایه های فیزیکی بخش های خصوصی و دولتی و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که سرمایه های فیزیکی بخش خصوصی و همچنین سرمایه انسانی، تاثیری مثبت و کمی بر رشد اقتصادی در پایین ترین چارک دارند. هر چند که سرمایه بخش دولتی قویاً تمامی بخشهای توزیع شرطی درآمد سرانه نیروی کار را افزایش میدهد. علاوه بر این، اثر سرمایه فیزیکی بخش دولتی بر رشد اقتصادی در مقایسه با اثرات سرمایه فیزیکی بخش خصوصی و سرمایه انسانی، نیز بیشتر است.
This study generalizes Mankiw-Romer-Weil's (1992) growth model by dividing physical capital into private and public sectors. Then, the effects of three types of capital, including private and public physical capital and human capital, are evaluated on Iranian economic growth. We use time-series data from 1959 to 2019 and apply the Bayesian quantile method to estimate the model. The results show that private physical capital and educational capital positively affect the lower quantiles of economic growth. However, public capital is strongly associated with all segments of the conditional distribution of per capita income. In addition, the effect of public physical capital on economic growth is more significant than both private physical capital and human capital.
Machine summary:
Mankiw, Romer & Weil برآورد شده براي دو گروه از کشورها اعم از کشورهاي غير نفت خيز و کشورهاي ميانه ، به پيش بيني مدل که مقدار کشش توليد را يک ميداند نزديکتر است ، ولي در خصوص کشورهاي عضو سازمان همکاري اقتصادي و توسعه نسبت به ذخيره سرمايه نتايج قابل قبول نبوده اند.
آنان براي انجام اين موضوع ، از اطلاعات برگرفته از ٥٣٢ شرکت بزرگ و متوسط در استان هبي و از روش تحليل پوششي داده ها استفاده کردند و نتيجه گرفتند که متغيرهاي سرمايه انساني (نرخ ثبت نام در مقاصع مختلف ، سال هاي تحصيل و مخارج آموزشي) تأثير مثبت ، معنادار و البته ، متفاوت بر رشد اقتصادي دارند.
Knight, Loayza, and Villanueva که در وضعيت يکنواخت هر دو معادله فوق برابر با صفر بوده و با جايگزين کردن مقادير (رجوع شود به تصویر صفحه) معادله (١٤) بيانگر اين مطلب است که در وضعيت يکنواخت توليد سرانه تابعي از نرخ هاي سرمايه گذاري، نيروي کار، نرخ رشد جمعيت ، رشد بهره وري عوامل توليد کل و نرخ استهلاک ميباشد.
در اين مقاله با استفاده از روش بيزي چارکي به تحليل اثرات سه نوع از سرمايه گذاري آموزشي و سرمايه گذاريهاي فيزيکي بخش خصوصي و دولتي بر توزيع شرطي درآمد سرانه در ايران پرداخته شده است .
3. Luo, Lian and Tian.
برآوردهاي الگو براي اندازه گيري تاثيرات سه نوع سرمايه گذاري انساني و فيزيکي بخش هاي خصوصي و دولتي بر روي توزيع شرطي توليد سرانه نيروي کار در جدول زير ارائه شده است .