Abstract:
هدایتگری و تربیت انسان بهعنوان کارکرد اصلی قرآن در تمامی آیات نمود دارد. در این میان فرایند نسخ و مجموعۀ آیات ناسخ و منسوخ بهعنوان بخشی از آیات قرآن، دربردارندۀ دلالتهای تربیتی قابل توجهی است که غفلت از این نقش، سبب تصور بیهودگی، لغویت و عدم کارایی این دسته از آیات و به دنبال آن منشأ نظریۀ انکار آیات منسوخ از جانب برخی قرآنپژوهان گردیده است؛ این نوشتار با روش اکتشافی به استخراج دلالتهای تربیتی فرایند نسخ پرداخته است. مبنایِ ضعف نفس و تطور وسع انسان، اهدافِ تثبیت ایمان، رسیدن به خودآگاهی و پرورش روحیه التزام به اوامر الهی، اصلِ مدارا، فضل، تکلیف به قدر وسع، ایجاد انگیزه و روش تربیتی ترغیب و ابتلاء از مهمترین دلالتهای تربیتی فرایند نسخ میباشد.
Human guidance and education serves as the main function of the Quran in all its verses. In the meantime, the process of abrogation and the collection of abrogating and abrogated verses as part of the Qur'anic verses contain significant educational implications. Neglecting this role leads to the notion of futility and ineffectiveness of these verses and is, consequently, the origin of the theory of denial of abrogated verses by some Qur'anic scholars. This article uses survey method to extract educational implication of abrogation process. Among the most important educational implications of the abrogation process are: the basis of weakness of the soul and the change in human’s ability; the goals of fixing one’s faith; achieving self-knowledge and nurturing the mood of committing to divine commands; superiority; obligation in proportion to one’s ability; creating motivation and the educational method of encouraging and trial.
Machine summary:
آنجا که خداوند در پا خ به علت نسخ آيـات ، بـه نقـش هدايتي و ويژگي برحق بودن آيات قرآن تصريح دارد و در آيۀ تبديل مي فرمايد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) قرآن را (اعم از نا خ و منسوخ ) نزولي برا اس حکمت ، مصـلحت و مبتنـي بـر هـدايت و تربيـت بندگان مي دانند (زمخشري، ۱۴۰۷؛ مکارم شيرازي، نحـل ، ذيـل آيـه ۱۰۲).
در آيه عدد مقاتلين «(به تصویر صفحه مراجعه شود) » به اين ويژگي عمـومي (ضـعف ) در انسـان هـا، اشاره مي شود که مانع تحمل تکليف دشوار در آيۀ منسوخ مي شـود؛ ازايـن رو خداونـد تخفيـف در تکليف را مطرح کرده ؛ زيرا با آشکار شدن ضعف متربي -که مانعي در راه ر يدن به مراحـل کمـال ايماني ا ت - بر مربي لازم ا ت برا اس اصل «مدارا» شرايط جديد متربي را لحاظ نموده و تغيير تکليف متنا ب با ضعف متربي صورت دهد.
التزام بـه د ـتور خداونـد در پرداخـت صدقه قبل از نجوا «(به تصویر صفحه مراجعه شود)» که برخي (محمد ابن عاشور، بـي تـا، ج ۲۸، ص ۴۰) معتقد به ادعاي جمهور بر وجوب الزام مي باشند، از جملۀ اهداف رفتاري الهي و هم از روش هـاي تربيت «عبادي معنوي» مي باشد.