Abstract:
خلیج فارس از دیرباز به دلیل منابع هیدروکربنی، بازار فروش تسلیحات و رقابتهای منطقهای قدرتهای اصلی، موضوعی جذاب برای مطالعه محسوب شده است. اما در زمینه اثرگذاری سیاستگذاری اقتصادی بر مولفههای اساسی کمتر مورد توجه واقع شده است. در چارچوب رهیافت مطالعاتی دولت توسعه گرا و با توجه به نقش حیاتی دولت در توسعه و عدم توسعه فضا در محیط خاورمیانه، این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی در راستای تبیین اثرگذاری سیاستگذاری اقتصادی بر شاخصهای کلان اقتصادی چون توسعه انسانی، رشد تولید ناخالص داخلی، بیکاری، تورم و ضریب جینی در کشورهای ایران، عربستان، امارات و قطر صورت گرفته و با استفاده از روش وزن دهی ساده (SAW)، کشورهای مورد مطالعه در مجموع شاخصها با هم مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها نشان میدهد تفاوتهای ایدئولوژیک و نحوه تعامل و کارکرد دولت در جایگاه کشورهای مورد مطالعه در رده بندی های جهانی اثرگذار بوده است. به گونهای که قطر در امر سیاستگذاری اقتصادی متأثر از متنوع سازی اقتصادی و سیاسی موفقیت بیشتری در شاخصهای مد نظر بین کشورهای مورد مطالعه را کسب کرده است.
Owing to its hydrocarbon resources, arms trade market and regional rivalries of major powers, the Persian Gulf has always served as an attractive issue for research. However, it has attracted lesser attention with regard to the effectiveness of economic policy on major components. Nowadays, political economy, combined with the process of public policy and the mechanism of the political power’s confrontation with challenge, is thought to affect economic policies and formation and shaping of geographical spaces. Within the framework of the developmental state research approach and considering the crucial role of states in the development and non-development of spaces in the Middle East region, the present study aims to investigate the effect of economic policy on macroeconomic indices such as human development, GDP growth, unemployment, inflation and Gini coefficient in Iran, Saudi Arabia, UAE and Qatar based on the descriptive-analytical method. To this end, the indices of the countries being studied were compared by means of the simple additive weighting (SAW) method. The results showed that ideological differences and the manner of interaction and function of governments in the countries being studied affected global classifications whereby Qatar has achieved greater success in the intended indices among the other countries based on the economic policy influenced by economic and political diversification.
Machine summary:
در چارچوب رهيافت مطالعاتي دولت توسعه گرا و با توجه به نقش حياتي دولت در توسعه و عدم توسعه فضا در محيط خاورميانه ، اين مقاله با روش توصيفي و تحليلي در راستاي تبيين اثرگذاري سياستگذاري اقتصادي بر شاخص هاي کلان اقتصادي چون توسعه انساني، رشد توليد ناخالص داخلي، بيکاري، تورم و ضريب جيني در کشورهاي ايران ، عربستان ، امارات و قطر صورت گرفته و با استفاده از روش وزن دهي ساده (SAW)، کشورهاي مورد مطالعه در مجموع شاخصها با هم مورد مقايسه قرار گرفتند.
از اين رو در اين مقاله با توجه به جايگاه سياستگذاري اقتصادي و در قالب رهيافت دولت توسعه گرا، ضمن بررسي اثرگذاري در پويايي هاي داخلي در شاخصهاي اصلي مورد توجه - با ارتقاي مقياس مقايسه به سطح منطقه اي با تأکيد بر منطقه خليج فارس و بويژه کشورهاي اصلي آن يعني ايران ، عربستان ، ترکيه و قطر- در پي تبيين اثرگذاري کارکرد اقتصاد سياسي فضا در چارچوب رهيافت تحليلي دولت توسعه گرا است .
روش تحقيق روش اصلي به کار گرفته شده در اين مقاله توصيفي - تحليلي است که با رويکرد تطبيقي ضمن بهره گيري از منابع کتابخانه اي و آمارهاي در دسترس ، در پي تحليل اثرگذاري سياستگذاري اقتصادي در کشورهاي ايران ، قطر، امارات متحده عربي و عربستان سعودي در پنج مقوله توسعه انساني رشد اقتصادي، ضريب جيني، نرخ بيکاري و نرخ تورم مي باشد.