Abstract:
فلسفه وجودی آرمانشهر، اعتراضی به وضع موجود و سیری در جهت وضع مطلوب است. به تصویر کشیدن جامعه مطلوب برآمده از جهان بینی فیلسوف یا نظریه پرداز است. فارابی و مور بعنوان برجستهترین نظریه پردازان زمانهی خویش در مقام فهم درد بر میآیند؛ فارابی در قالب مدینه ی فاضله و مور در چارچوب یوتوپیا، توجه خود را به سوی سعادت بشری معطوف میدارند. حال مقاله حاضر بر محوریت سه سوال اصلی بنا شده که عبارتند از: 1) چرا فارابی و مور اقدام به ترسیم جامعه آرمانی نمودند؟ 2) جامعه آرمانی آنان دارای چه خصوصیات و ویژگیهایی است ؟ 3) آیا رشته انقطاع یا اتصالی در این دو جامعه میتوان یافت؟. از اینرو واکاوی مباحث در قالب رویکرد فهم نظریه سیاسی مبتنی بر منطق درونی انجام میگیرد. در این راستا تلاش میشود شرایط و زمانهی زیستی تاثیرگذار بر فلیسوف یا نظریه پرداز که به نوعی محمل اندیشه سیاسی وی است، مورد بررسی قرار گیرد. هدف این نوشتار تشریح و مقایسه دو جامعه ی آرمانی ترسیم شده توسط مور و فارابی است. فرضیه مقاله بدین قرار است؛ شرایط نابه هنجار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، عامل محرک برای ارائه جامعه آرمانی بوده است. در پایان مفاهیم و گزارههای اصلی دو آرمانشهر بر مبنای روش تحلیل تطبیقی- مقایسهای که آموزه اصلی آن بر شباهتها و تفاوتها استوار است، کشف و استنباط میگردد.
Machine summary:
بررسی مدینه فاضله ابونصر فارابی و یوتوپیای تامس مور در پرتو روش تحلیل مقایسهای محمدعلی توانا 1 ، سید عبدالله هاشمی اصل 2 چکیده فلسفه وجودی آرمانشهر، اعتراضی به وضع موجود و سیری در جهت وضع مطلوب است.
هر چند فارابی از مدینه فاضله افلاطون و میراث ارسطویی و نوافلاطونی متاثر بوده اما اندیشه سیاسی وی را نمی توان صرفا در قالب فلسفه سیاسی یونانی درک نمود و به نظر میرسد آرمانشهر وی را میتوان به همان اندازه در چهارچوب آرمانشهری ایرانی و آرمانشهر دینی (اسلامی) نیز تحلیل نمود.
حال پرسش اصلی این نوشتار نیز بدین قرار است: مدنیه فاضله فارابی با یوتوپیای مور چه شباهتها و تفاوتهایی اساسی دارد؟ البته پرسشهای فرعی دیگری نیز میتوان طرح نمود: 1) چرا فارابی و مور به طرح جامعه آرمانی اقدام کرده اند؟ 2) آیا رشته انقطاع یا اتصالی در این دو جامعه میتوان یافت؟ در این راستا تلاش میشود بستر و زمینه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بر این دو فلیسوف که به نوعی محمل اندیشه سیاسی آنان است بازسازی شود و خصوصیات متمایز و مشابه آرمانشهر فارابی و مور ترسیم گردد.
به بیان ساده تر فارابی فیلسوفی دینی است که کوشیده با التقاط هستی شناسی مبتنی بر الهیات قدسی(ارتباط عقل فعال با وحی) که ریشهای متافیزیک گونه دارد امر سیاسی در جامعه آرمانی مورد نظر خود را به بیانی فلسفی مطرح سازد مدعای این مهم آنست که شارحان اندیشه وی او را فیلسوفی سیاسی و نه اندیشمندی سیاسی معرفی نمودند.