Abstract:
زنده بودن حضرت عیسی7 برخلاف اعتقاد مسیحیان، امری قطعی میان مسلمانان است و دلیل آن صراحت آیات قرآن کریم بر این امر است. براساس برخی آیات قرآن کریم و روایات تفسیری پیرامون آنها، شیعه و سنی بر این اعتقاد هستند که حضرت عیسی7 در آخرالزمان دوباره به زمین نزول کرده و برای برقراری عدالت و صلح و امنیت تلاش خواهند کرد. مسئله پژوهش حاضر آن است که مفسرین شیعه و سنی چه جایگاه و وظیفهای برای حضرت عیسی7 پس از نزول در آخرالزمان قائل هستند که بدین منظور به بررسی آراء و نظرات برخی از مهمترین مفسرین شیعه و سنی پیرامون این آیات پرداخته و ضمن بررسی آنها، به نقاط اشتراک و افتراق نظر آنها اشاره شده است. با بررسی آراء مفسرین شیعه این نتیجه به دست آمد که نزول حضرت عیسی7 امری مسلم بوده و آن حضرت در آخرالزمان در رکاب امام زمان4 و برای کمک به آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی تلاش خواهند کرد. بررسی آراء مفسرین اهلسنت نشان داد اعتقاد به نزول حضرت عیسی7 نزد غالب آنها براساس آیات قرآن کریم امری مسلم بوده، اما برخی از آنها اشارهای به اینکه آن حضرت در رکاب چه کسی نزول میکنند نکردهاند و برخی دیگر اشاره کردهاند که حضرت عیسی7 در رکاب امام خواهند بود اما اشارهای به اینکه آن امام چه کسی است نداشته اند. فحوای کلام این دسته از مفسرین اهلسنت به گونهای است که گویا حضرت عیسی7 خود منجی موعود است و رهبری قیام جهانی پس از ظهور را بر عهده دارد. اما در سوی دیگر بسیاری از مفسران اهلسنت به صراحت از نزول عیسی7 در معیت امام عصر4 سخن گفته و منجی آخرالزمان را مهدی موعود4 میدانند. در مجموع نزول حضرت عیسی7 نزد مسلمانان بنابر قرآن و روایات، مسلم بوده و جملگی به تلاش آن حضرت در راستای برقراری حکومت عدل جهانی معترف هستند.
Contrary to Christian belief, the resurrection of Jesus (pbuh) is a definite matter among Muslims, and the reason is the explicitness of the verses of the Holy Qur'an. According to some verses of the Holy Quran and interpretive narrations about them, Shiites and Sunnis believe that Jesus (pbuh) will descend to earth again in the end times and will strive for justice, peace and security. The issue of the present study is what is the position and duty of Shiite and Sunni commentators on Jesus (pbuh) after his revelation in the end times. For this purpose, he examined the views and opinions of some of the most important Shiite and Sunni commentators on these verses. They pointed out the commonalities and differences of opinion. Examining the opinions of Shiite commentators, it was concluded that the revelation of Jesus (pbuh) was a matter of course, and that he would work in the footsteps of the Imam of the Age (pbuh) in the end times to help him establish a world government of justice. An examination of the views of Sunni commentators showed that the belief in the descent of Jesus (pbuh) was certain to most of them, but some of them did not mention who they descended in the footsteps of others, and others mentioned that Jesus (pbuh) ( They will be in the footsteps of the Imam, but they have not mentioned who that Imam is. The content of the words of this group of Sunni commentators is such that it seems that Jesus (pbuh) himself is the promised savior and is leading the world uprising after his reappearance. But on the other hand, many Sunni commentators have explicitly spoken about the revelation of Jesus (pbuh) in the company of Imam al-Asr (pbuh) and consider the savior of the apocalypse as the promised Mahdi (pbuh). In general, the revelation of Jesus (pbuh) is certain among Muslims according to the Qur'an and hadiths, and all acknowledge his efforts to establish a world government of justice.
Machine summary:
هرچند این تقسیمبندی در برخی موارد دقیق نمیباشد چرا که بسیاری از روایات تفسیری که ذیل آیات مربوطه آمده است، هم در تفاسیر شیعه مورد اشاره قرار گرفته و هم در تفاسیر اهلسنت آورده شده است؛ اما از آنجا که شیعیان علاوه بر روایات پیامبر اکرم (ص) به روایات اهلبیت( نیز ملتزم بوده و از آن روایات نیز برای تفسیر آیات قرآن استفاده کردهاند، در موارد بسیاری نکات تفاسیر شیعه کاملتر بوده و مسئله چرایی و چگونگی نزول حضرت عیسی علیهالسلام در رکاب امام زمان( که در روایات اهلسنت کمتر به آن اشاره شده است در تفاسیر شیعه بیشتر بررسی شده است.
». در بیشتر روایات، لفظ مهدی نیامده و فقط لفظ امام دارد؛ اما به قرینه تمامی روایاتی که نام امام مهدی( را در کنار عیسی بن مریم علیهالسلام میبرد و همزمانی این دو را ثابت میکند و بعضی از روایات و تفاسیری که تصریح میکنند به اینکه این امام جماعت، همان مهدی موعود( است، مانند: «و المشهور نزوله علیهالسلام بدمشق و النّاس فی صلاة الصبح فیتأخّر الامام و هو المهدی فیقدمه عیسی علیهالسلام و یصلّی خلفه و یقول: إنّما أقیمت لک و قیل بل یتقدّم هو و یؤم النّاس و الأکثرون علی اقتدائه بالمهدی فی تلک الصلاة» (آلوسی، 1415: ج13، 95) میتوان نتیجه گرفت که این امام، امام مهدی( است.
همچنین در میان مفسران اهلسنت طبری ذیل آیه 55 سوره آلعمران به طور مفصل با ذکر روایات زیادی از رسول اکرم( و صحابه ایشان، به مسئله نزول حضرت عیسی علیهالسلام و اقدامات ایشان میپردازد و همینطور به فوت ایشان و نماز خواندن مسلمانان بر جنازه او به شیوه اسلام اشاره نموده است.