Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه قرآن در مورد مسئله انتخاب/ انتصاب زنان برای حکومت است. در این راستا، منابع و متون دینی برگرفته از آیات قرآن کریم با روش تحلیل عقلانی- انتقادی بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که زنان باید حداکثر مشارکت سیاسی را در حفظ نظام اسلامی داشته باشند. قرآن کریم زن و مرد را دارای یک سرشت و حقیقت واحد انسانی میداند. نقد و بررسی ادلّه قرآنی مخالفین برای عدم شایستگی زن در تصدّی ریاست دولت نشان داد آیات قرآن، منافاتی با اصل حکومت زنان ندارد. همچنین ادلّههای قرآنی ذکر شده از دیدگاه مخالفان برای حکومت زنان، هیچگاه جنبه عمومی در همه زمانها و نزد همه انسانها، در همه جوانب و جوامع، نداشته است. آیات مورد استناد و با ذکر نمونه قرآنی، نظیر ملکه سباء به عنوان زمامدار موفق، بر این نکته دلالت دارد که از نظر قرآن کریم، منعی برای حضور زنان در این عرصه وجود ندارد. دیدگاه موافقان حکومتداری زنان با ذکر استنادهایی از آیات قرآن بیانگر آن است که هیچ ترجیح جنسیتی برای مردان در تصدی امور، نیست.
The purpose of the present study is to review the perspective of the Qur’an on the election/incumbency of women. In this regard, the religious references and texts based on the verses of the Noble Qur’an were analyzed using an analytical-critical method. The results indicate that women should have high political participation to maintain the Islamic government. The Noble Qur’an regards men and women from the same human essence and truth. The critical analysis of the Qur’anic arguments of the opponents of women’s competence for the presidential incumbency showed that the Qur’anic verses are not contradictory with the women’s governance. Besides, the Qur’anic arguments mentioned by the opponents of women’s governance are not by any means general and for all the time periods among humans and societies. With reference to some Qur’anic verses such as Princess Saba’ as a successful ruler, it is implied that the Noble Qur’an does not forbid the presence of women in the social realm. The view of those who support women’s government with reference to the Qur’an conveys that there is no gender preference for men’s incumbency.
Machine summary:
البته قابل ذکر است که از این آیات برای نفی مرجعیت تقلید، قضاوت و ریاست جمهوری و ولایت زنان نیز استفاده میشود.
بر این اساس فرضیه اساسی این تحقیق عبارت است از اینکه در قرآن کریم ادلّه ثبوتی مبنی بر اهلیت زنان برای تصدی حکومت وجود دارد و برای زنان مانعی در تصدی مناصب کلان سیاسی و حکومتی مانند ریاست جمهوری و...
2. پیشینه پژوهش هدایتنیا گنجی (1385)، در پژوهشی با عنوان «ریاست جمهوری زنان» با تاکید بر اصل 21 قانون اساسی، احیای حقوق زنان را وظیفه دولت دانسته و در نسبت با سایر قوانین، این حق را برای زنان مورد بررسی قرار داده است.
اما وجه نوآوری پژوهش حاضر، بررسی مسئله اهلیت زنان برای تصدی حکومت و همچنین ریاست جمهوری به طور مستقل در آیات قرآن کریم و استخراج دیدگاه کتاب مقدس مسلمانان در این باره است.
در آیات قرآن مانعی برای تصدیگریهای سیاسی کلان زنان از جمله حکومت و ریاست جمهوری توسط آنان ذکر نشده است، چه اینکه طبق دیدگاه امام خمینی «من شما بانوان را به رهبری قبول دارم.
4. ادلّه مخالفین حکومت زنان براساس آیات قرآن مخالفان حکومتداری زنان در جمهوری اسلامی ایران دلایلی برای مخالفت خود با این موضوع دارند، از جمله دلایل قرآنی، دلایل روایی، اولویت قطعیه (عدم جواز امام جماعت زن برای مردان)، ارتکازات قطعی متشرّعه، نقص شهادت زنان، نقص عقل زنان، اصل عملی، مذاق شریعت و شواهد تاریخی.
بنابراین، ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی موجب تفسیر و برجستگی برخی از آیات در بازتولید نابرابری جنسیتی در جامعه و کمرنگی و نادیده گرفتن برخی از آیات قرآن کریم در زمینه عدالت جنسیتی در حکومتداری یا ریاست جمهوری زنان میشود.