Abstract:
این پژوهش با هدف بررسی نقادانه کتاب استنباط حکم اخلاقی از سیره و عمل معصوم؛ دشواریهای نظری و ملاحظات روش شناختی انجام شده است. کتاب دارای محاسن فراوانی است و تتبع خوبی در بیان نمونهها و مصادیق رفتارهای امامان معصوم^ انجام شده است اما دارای اشکالات اساسی نیز میباشد. از جمله اینکه به لحاظ شکلی و نیز ساختاری دقت نظرهای لازم اعمال نشده است به گونهای که از نظم منطقی و ساختاری منسجم، متناسب با هدف نویسنده برخوردار نیست؛ بعلاوه دارای اشکالات نگارشی قابل توجهی است. به لحاظ محتوایی نیز دارای برخی کاستیها است. نقل روایات ضعیف و در برخی موارد خلاف عقل، بیان وجه جمعهای نه چندان موجه در حل چالشها، شتابزدگی در بیان چالشها و تناقضات ظاهری در رفتار معصومان^ بدون بررسی لازم، نسبت دادن فراموشی و سهو به پیامبر اکرم| و پافشاری برآن، بهره گیری از منابع حدیثی نامعتبر و همپوشانی قواعد مطرح شده با یکدیگر از جمله این موارد است.
This study aims to critically review the book "Inferring a moral verdict from the conduct and practice of the innocent Imams; Theoretical difficulties and methodological considerations". The book has many merits and a good follow-up in expressing examples of the behaviors of the innocent Imams (AS). But it also has fundamental drawbacks. For example, the form and structure of the book has not been arranged with necessary precision and it does not have a coherent logical and structural order, appropriate to the authorchr('39')s purpose; In addition, it has significant spelling problems. It also has some shortcomings in its content. Unreliable and in some cases unreasonable quotations, expressing unjustifiable reasons in solving challenges, haste in expressing challenges and apparent contradictions in the behavior of the innocent Imams (AS) without the necessary investigation, attributing forgetfulness and inadvertence to the Holy Prophet (PBUH) and insistence on its claims, the use of invalid hadith sources and the overlap of the proposed rules are among these cases.
Machine summary:
مثلاً در مواردي كه مدلول روايت ظن قوي درباره ضعيف بودن آن را ايجاد ميكند و از منابع غير اصيل نيز نقل شده است، حتي احتمال ضعف سند آن هم داده نشده است و با چشم پوشي از اين نكته به بيان تحليلهايي پرداخته شده است؛ در حالي كه اندك توجهي به قاعدهاي كه نويسنده معتقد است اولين قدم در فهم و تفسير رفتار معصوم است يعني توجه به صحت نقل، اثبات و اعتبار آن، (ص 200) نشده است و بيجهت بحث به درازا كشيده شده است.
شتابزدگي در بيان برخي مصاديق، چالشي در سيره معصومان^ رواياتي نقل شده كه خلاف بداهت عقلي است و ظاهرا نويسنده اين مقدار از توجه را نيز روا ندانسته و معتقد است اين موارد نيز يك چالش يا تناقض در رفتار معصوم است و بايد راه حلي براي آن يافت و تنها راهحل آن ارائه قواعد است.
مراد ناقد اين نيست كه مصنف راه درستي براي رفع اين تعارض ظاهري نپيموده است _ گرچه وجه جمع بيان شده نادرست است چون هدف مصنف در فصل سوم صرفا بيان چالش و تعارض است (هر چند به اين هدف پايبند نبوده) ـ و به تعبير ديگر مراد نگارنده در اينجا اين نيست كه چرا به خانواده اين روايات توجه نشده و بقيه روايات مورد بررسي قرار نگرفته و يا چرا به سيره و سلوك امامان معصوم توجه نشده است؛ بلكه مراد اين است كه به نظر می رسد مصنف محترم بدون توجه به روايت نقل شده با شتاب زدگی به طرح بحث پرداخته كه اين شيوه زيبنده يك بحث اصولي نيست.