Abstract:
از میان کشورهایی که ملزم به تبعیت از اصول و موازین دین اسلام هستند، ایران با عراق و پاکستان که همسایگان غربی و شرقی آن هستند، دارای قرابتهای فرهنگی بسیاری است. در نوشتار حاضر حق فرهنگی ملتهای مذکور مورد بررسی مقایسهای قرار گرفته است. حق فرهنگی برخلاف اهمیت فراوان و تأثیرگذاری آن بر دیگر عرصههای زندگی بشر و همعرض بودنش با سایر بخشهای حقوق بشر مانند: حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ بهطوریکه علاوهبر مشخصنبودن دامنه و مصادیق دقیق آن، جزء حقوق کمترتوسعهیافته و درجه دو محسوب میشود. در این نوشتار ابتدا به روش تحلیل مقایسهای با بررسی اسناد بینالملل حقوق بشری، به مصادیق خاص حق فرهنگی پرداخته شده و سپس به این سؤال پاسخ داده شده است که جایگاه این حق در نظام حقوقی اسلام و قوانین اساسی کشورهای مورد بحث کجاست؟ یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که از بررسی مجموع اسناد بینالملل حقوق بشری، مصادیق ششگانۀ حق فرهنگی، شناسایی و احصاء میشود که این مصادیق در نظام حقوقی اسلام مورد تأکید فراوان قرار گرفتهاند؛ اما با مقایسۀ قوانین اساسی ایران، عراق و پاکستان، چنین بهنظر میرسد که این قوانین در زمینۀ بیان حق فرهنگی، دارای نقاط ضعف بوده و نیازمند اصلاح، تکمیل و بازنگری هستند؛ بهطوریکه به برخی از مصادیق مانند حق بهرهمندی از هنر، در هیچکدام از قوانین مذکور اشاره نشده است و برخی دیگر با شدت و ضعف بیان شدهاند.
Machine summary:
١-١- بيان مسئله و سؤالات تحقيق بدون شک يکي از اساسيترين اهداف دين مبين اسلام که همانا رسيدن افراد به درجه خليفـۀاللهي است («إني جاعل في الأرض خليفۀ» بقره /٣٠)، در سايۀ احقاق حق فرهنگي ميسر خواهد بود؛ زيرا اين حق ، موجب تعالي هويتي و رشد شخصيتي افراد جامعه ميشود، اما حـق فرهنگـي، بـرخلاف اهميت فراوان ، مورد غفلت و کم توجهي واقع شده است ؛ به طوريکه پـس از سـال ها مطرح شـدن حق مذکور به عنوان يک حق بشري، مصاديق خـاص و دقيـق آن احصـاء نشـده اسـت و قـوانين اساسي برخي کشورهاي اسلامي که ميبايست مبـين نهادهـاي فرهنگـي جامعـه باشـند و حقـوق اساسي ملت را مشخص کنند، در زمينۀ بيان حق فرهنگي افراد، نيازمند اصلاح ، تکميل و بازنگري هستند؛ ازاين رو سؤالاتي که به دنبال پاسخ آن هستيم ، عبارت انداز: ١-مصاديق حـق فرهنگـي کـه مورد اتفاق جامعۀ بين المللي باشد، چيست ؟ ٢- ديدگاه نظـام حقـوقي اسـلام نسـبت به ايـن حـق چيست ؟ ٣- در مقايسۀ قوانين اساسي ايران ، عـراق و پاکسـتان بـا يکـديگر و اعتبارسـنجي آن هـا نسبت به دين مبين اسلام در زمينۀ حق فرهنگي، کدام يک از سازگاري حداکثري برخوردار بـوده و کدام يک نيازمند تکميل و بازنگري است ؟ ١-٢- اهداف و ضرورت تحقيق با توجه به عصر ارتباطات و نيز تعاملات روزافزون ملل مختلـف بـا يکـديگر، تحليـل مقايسـه اي قوانين اساسي کشورها به دليل تبيين نوع نگرش هر نظام سياسي بر مسائل مختلف و کشـف نقـاط قوت و ضعف قوانين مذکور و ارتقاي سطح کيفي و کمي آن ها، امري ضـروري بـه نظر ميرسـد؛ بنابراين بررسي مقايسه اي جايگاه حق فرهنگي در قوانين اساسي ايران ، عراق و پاکستان که بيـانگر نوع نگرش اين نظام هاي حقوقي، نسبت به حق فرهنگي است و باعث کشف نقاط قوت و ضـعف آن ها ميشود، ضرورت تحقيق پيش رو است و هدف از اين پژوهش اين است که پـس از اقتبـاس مصاديق حق فرهنگي از اسناد بين الملل حقوق بشري، جايگاه حق مذکور، در نظام حقوقي اسـلام و قوانين اساسي محل بحث ، به طور مقايسه اي مورد بررسي قرار گيرد.