Abstract:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة میان سبکهای شناختی نوگریز- نوگرا با اهمالکاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش شامل کلیۀ دانشآموزان دختر دورۀ دوم متوسطه شهر زابل است که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل هستند. گروه نمونۀ آماری شامل 349 نفر از دانشآموزان است که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامۀ سبکهای شناختی کرتون و پرسشنامۀ اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم پاسخ دادند. شاخص پیشرفت تحصیلی معدل بود. دادههای حاصل بهوسیله آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبکهای شناختی نوگریز-نوگرا و اهمالکاری تحصیلی و مولفههای آن رابطۀ معکوس معنیداری وجود دارد (0. 01>P)، بین سبکشناختی نوگریز و پیشرفت تحصیلی رابطۀ مثبت معنیداری مشاهده گردید (0. 01>P)، اما بین سبکشناختی نوگرا و پیشرفت تحصیلی رابطۀ معنیداری وجود نداشت (0. 01>P). نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که سبکهای شناختی میتوانند 52. 2 درصد از اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان را تبیین کنند (0. 01>P). از بین سبکهای شناختی، فقط سبکشناختی نوگریز توانست 21. 3 درصد از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تبیین کند (0. 01>P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت سبکهای شناختی با اهمالکاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه دارند و میتوانند آنها را پیشبینی کنند.
Objective: The aim of this study was to determine the relationship between traditionalism-modernist cognitive styles with academic procrastination and students' academic achievement. Method: The research method is descriptive-correlational type. The statistical population of this study includes all female high school students in Zabol who are studying in the academic year of 1399-1400. The statistical sample group includes 349 students who were selected by multi-stage cluster random sampling method and they answered the Kirton Cognitive Styles Questionnaire and Solomon & Rothblum Academic Procrastination Questionnaire. The academic achievement index was GPA. Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and stepwise regression. Results: The results of Pearson correlation coefficient showed that there was a significant inverse relationship between traditionalism-modernist cognitive styles and academic procrastination and its components (P 0.01). The results of stepwise regression analysis showed that cognitive styles can explain 52.2% of students' academic procrastination (P Conclusions: According to the results, it can be said that cognitive styles have relationship with academic procrastination and students' academic achievement and can predict them.
Machine summary:
رابطۀ ميان سبک هاي شناختي نوگريز- نوگرا با اهمال کاري تحصيلي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان The Relationship Between Traditionalism-Modernist Cognitive Styles With Academic Procrastination And Students' Academic Achievement حسين جناآبادي ١*، نرجس جواديان ٢ دريافت مقاله : ١٣٩٩/١٢/٢٨ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٠٣/٠٨ چکيده هدف : پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطۀ ميان سبک هاي شناختي نوگريز- نوگرا با اهمال کاري تحصيلي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان انجام شد.
فرضيه اول پژوهش اين بود که بين سبک هاي شناختي نوگريز نوگرا و اهمال کاري تحصيلي دانش آموزان رابطه وجود دارد.
فرضيه دوم پژوهش اين بود که بين سبک هاي شناختي نوگريز نوگرا و مؤلفه هاي اهمال کاري تحصيلي دانش آموزان رابطه وجود دارد.
نتايج نشان داد که بين سبک شناختي نوگريز و نوگرا با مؤلفه هاي اهمال کاري تحصيلي دانش آموزان رابطۀ معکوس و معنيداري وجود داشت (٠٠١ نتايج اين فرضيه با نتايج پژوهش هاي رشيدزاده (١٣٩٨)، بکلين (٢٠١٧)، خرمائي و زابلي (١٣٩٧)، شيخ الاسلامي (١٣٩٦)، چراغينيا (١٣٩٣) و شامخي و شامخي (١٣٩٧) در برخي جهات هماهنگي و همخواني دارد.
نتايج نشان دهنده اين بود که از بين سبک هاي شناختي، فقط و به تنهايي سبک شناختي نوگريز بيشترين تأثير را در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان برعهده دارد (٠٠١ نتايج اين فرضيه با نتايج پژوهش هاي برازنده و زارعي (١٣٩٩)، سزالي (٢٠٢٠)، رويين و عاصميان (١٣٩٥)، هان و لو (٢٠١٧)، نقوي (١٣٩٦) و غلاميپور (١٣٩٦) در برخي جهات هماهنگي و همخواني دارد و با پورعبدل و همکاران (١٣٩٨)، مراديان (١٣٩٥) و نارسيم خان (٢٠١٨) هماهنگي و همخواني ندارد.