Abstract:
تنش و منازعه میان دو کشور و یا واحدهای سیاسی در ابعاد مختلف داخلی، ملی، منطقهای و جهانی قدمتی
طولانی و سابقهای به درازای عمر بشر دارد. بدون تردید یکی از عوامل مهم تنش و منازعه میان واحدهای سیاسی»
جغرافیا و ژئوپلیتیک است. دولتمردان کشورهایی که با محدودیتهای ژئوپلیتیکی روبهرو هستند؛ برای تغییر این
وضعیت، غالبا دیدگاههای توسعهطلبانه داشته و مستعد وقوع تنش و منازعه هستند. جنگ هشتساله عراق علیه ایران
نیز یکی از مهمترین جنگ های دوره معاصر است که تا حد زیادی متاثر از ژئوپلیتیک و عامل جغرافیا بوده است.
هدف این پژوهش، بررسی و تبیین عوامل ژئوپلیتیکی تنش و منازعه در بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر طبق
نظریات تنش و منازعه است. در واقع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که مهمترین عوامل ژئوپلیتیکی
تنش و منازعه میان ایران و عراق براساس نظریات تنش و منازعه کدامند؟ این پژوهش براساس ماهیت و روش،
توصیفی - تحلیلی محسوب میشود. اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابعی چون کتب، مقالات و
گزارشهای معتبر گردآوری شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که براساس نظریات تنش و منازعه پیتر
هاگت. جان ام کالینزء ادوارد لوتواک. ساموئل هانتینگتون و محمدرضا حافظ نیا؛ عوامل سرزمینی و قلمرویی، ژئواکونومیک،ژئوکالچر،هیدروپلتیک،سیاسی و ژنواستراتژی مهم ترین عوامل تنش و منازعه میان ایران و عراق بوده و باعث بروز جنگ تحمیلی شده است.
Tension and conflict between two countries or political units in different dimensions of domestic, national, regional and international have a history as long as human age. Undoubtedly, one of the most important factors of tension and conflict between political units is the geography and geopolitics. The statesmen (rulers) of countries facing geopolitical constraints; try to change this situation, have often developmental views and are prone to tension and conflict. The Iraqi eight-year war against Iran is also one of the most important contemporary wars, which has largely influenced from the factor of geopolitics and geography. The purpose of this research is to investigate and explain the geopolitical factors of tension and conflict in the incite of Iraq's imposed war against Iran according to the tension and conflict theory. In fact, the present study seeks to answer the question of which are the most important geopolitical factors of tension and conflict between Iran and Iraq based on tension and conflict theory? This research based on its nature and method, is a descriptive-analytic one. The information required has been collected by the documentary method and referral of resources such as books, articles and valid reports. The findings of the research show that according to Peter Hagat, John M Collins, Edward Lotavak, Samuel Hententgton and Mohammad Reza Hafez Nia’s tension and conflict, the most important factors in the tension and conflict between Iran and Iraq that has caused imposed war, were Territory and realm, geo-economics, geo-culture, hydro-politic, political and geo-strategies.
Machine summary:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که براساس نظريات تنش و منازعه پيتر هاگت ، جان ام کالينز، ادوارد لوتواک، ساموئل هانتينگتون و محمدرضا حافظ نيا؛ عوامل سرزميني و قلمرويي، ژئواکونوميک ، ژئوکالچر، هيدروپلتيک ، سياسي و ژئواستراتژي مهم ترين عوامل تنش و منازعه ميان ايران و عراق بوده و باعث بروز جنگ تحميلي شده است .
هاگت اين مدل را براي اولين بار در سال ١٩٧٢ م در چاپ اول کتاب «جغرافيا: ترکيبي نو» ارائه داد و به دوازده عامل جغرافيايي تنش زا اشاره کرده است : ١) محصوربودن در خشکي و عدم دسترسي به آب هاي آزاد و حقوق دالاني براي دسترسي کشور محصور در خشکي به دريا از طريق خاک کشور همسايه ؛ ٢) بروز اختلاف درباره تعيين موقعيت دقيق و نحوه تفسير خط تقسيم آب يا در مرزهاي کوهستاني ؛ ٣) اختلاف درباره مرز بين المللي رودخانه اي متغير ميان کشورها؛ ٤) اختلاف درباره تعيين دقيق مرز بين دو ساحل يک درياچه مشترک يا يک آبراه و چگونگي بهره برداري از منابع آن ؛ ٥) اختلاف بر سر استفاده از جريان رودي که سفلاي آن از قلمرو کشور بالادست وارد مي شود؛ ٦) استقرار يک گروه اقليت زباني در امتداد مرز و گسترش سرزميني و فضايي آن به خاک کشور همسايه ؛ ٧) استقرار يک گروه اقليت نژادي و قومي در امتداد دو طرف مرز بين المللي ؛ ٨) کوچ و جابه جايي فصلي رمه داران کوچ نشين در دو سوي مرز بين المللي براي جستجوي مراتع فصلي؛ ٩) وجود اقليت هاي قومي و قبيله اي مختلف با گرايش هاي جداييطلبي در درون کشور؛ 8 ١٠) برخورداري يک کشور از منبع راهبردي مهم نظير اورانيوم و يا يک منبع فرهنگي نظير مکان هاي مقدس مذهبي که کشورهاي ديگر ادعاي مالکيت و تصاحب آن را داشته باشند.