Abstract:
مسئله این مقاله، تبیین دیدگاه ابن عربی دربارۀ رضایت ربّ از مربوب، به ویژه علل رضایت خداوند از حضرت اسماعیل (ع) است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فصّ اسماعیلی فصوص الحکم، نگارش یافته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ابن عربی، صفت رضا را در حوزۀ انسانی برای بعضی از افراد، جزء مقامات، و برای برخی، جزء احوال میداند؛ اما صفت رضا در مورد خداوند، یک وصف الهی است و تابع صفات اوست. محور دیدگاه ابن عربی در مورد علل رضایت حق از حضرت اسماعیل (ع)، متکی بر قاعدۀ تجلّی و معرفت ربوبی است. ایشان حضرت اسماعیل (ع) را به دلیل معرفت به این موضوع، ویژگی قابلیت و همچنین برخورداری از صفت صادق الوعد، مورد رضایت خداوند میداند. ابن عربی، از رضایت دو طرفه بین نفسهای مطمئنه و خداوند نیز سخن گفته است.
The purpose of this article is to explain Ibn Arabichr('39')s view on the satisfaction of the Lord with regard to the vassal, especially the reasons for Godchr('39')s satisfaction toward Isma`il (as). This research has been written in a descriptive-analytical method and based on the Ismaili fass of Fusus al- hikam. The findings of the research show that Ibn Arabi considers the attribute rida, satisfaction, in the human field as a part of the statins, maqamat, for some people and a part of the states, ahwal, for some other. But the attribute in the case of God is a Divine Attribute and is subject to His Attributes. The focus of Ibn Arabichr('39')s view on the causes of the Divine Satisfaction regarding the Prophet Isma`il (as) is based on the rule of manifestation and his knowledge of God. He considers Hazrat Isma`il as the case of Divine satisfaction for his knowledge of the subject, his worthiness and his state of being sadiq al-wa`d,
Keywords: Ibn Arabi, Rida, the Lord, Vassal, Hazrat Isma`il (as).
Machine summary:
شيخ اکبر در کتاب الفتوحات المکيه، با عنوان اينکه «رضا امري اختلافي ميان مقام و حال است»، به اين موضوع پرداخته؛ و در کتاب فصوص الحکم، در فصّ هفتم که «فَصُّ حِکمَه عليَّه في کلِمَه إسماعيليَّه» نام دارد، صفت رضا را به حضرت اسماعيل علیهالسلام اختصاص داده و از رضايت ربّ از مربوب، سخن گفته و مباحثي معرفتشناسانه دراينخصوص مطرح کرده است.
ابنعربي در مورد انسان متفاوت با ساير موجودات، دو نوع عبوديت و ارتباط را بيان کرده است؛ يکي ارتباط آگاهانهاي که انسان نسبت به ربّ خودش دارد و به تعبير او عارفان به خداوند در دار دنيا ربّ خود را از حيث ربوبيت عبادت ميکنند يعني ميدانند و عبادت ميکنند؛ و يکي رابطهاي که همه موجودات بهواسطه اينکه مخلوق و ايجاد شده خداوند هستند، با خدا دارند.
6. کيفيت جمع ربّهاي مختلف و عبادت خداوند ابنعربي اين مشکل را نيز از طريق مسئله تجلّي حل کرده است؛ از نظر ابنعربي، عبوديت بهواسطه خلقت تحقق پيدا ميکند، يعني عبوديت وقتي متحقق ميشود که تجلّي الهي رخ داده باشد، و بهواسطه اينکه انسانها هرکدام مظهر اسمي از اسما الهي هستند، ازاينجهت عبوديت براي همه آنها يکسان است؛ چنانکه در آيه 17 سوره اسراء آمده است: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَي.
(ابنعربي، 1946: 1 / 91) درواقع ابنعربي يکي از علل رضايت خداوند از حضرت اسماعيل علیهالسلام را معرفت ايشان نسبت به رابطه ربّ با مربوب و ارتباط آن با تجلّي اسماء الهي دانسته؛ چنانکه قيصري نيز در تصريح علت رضايت خداوند از حضرت اسماعيل×، همين مورد را تصريح نموده است.