Abstract:
اتان کلبرگ یکی از مستشرقین معاصری است که اعتقاد دارد نظریه امامان اثناعشریه، ساخته و پرداخته شیعیان در زمان غیبت و پس از آن است و قبل از آن چنین چیزی مطرح نبوده است. این دیدگاه که مشابه نظریه بسیاری از مستشرقان از جمله هانس هالم در کتاب تشیع است، براساس فرضیه تکامل تدریجی مذهب شیعه شکل گرفته است. براساس این دیدگاه، عقایدی از قبیل مفهوم امام، ویژگیهای عصمت و علم امام، تعداد دوازده امام، دوران طولانی غیبت امام دوازدهم و مفاهیمی از این دست، به مرور شکل گرفته و تکمیل شده و متفاوت از اعتقادات شیعیان اولیه است. متکلمان شیعه به شدت با این دیدگاه مخالفند و به نظر میرسد (در دسترس نبودن آثار اعتقادی شیعه در قرن دوم) (کماطلاعی از سیر تاریخی کلام شیعه)(عدم توفیق در بازشناسی احادیث صحیح از ضعیف) و وجود برخی مبانی غلط موجب شکلگیری این دیدگاه شده است. باور به تطور تاریخی عقاید شیعه را میتوان در تعابیر کلبرگ درباره شکلگیری غلو نیز مشاهده کرد وی غلات را شیعیانی میداند که در دورههای بعدی مورد تحقیر و کمتوجهی قرار گرفتهاند در حالی که غلات از گروههای شیعه نبوده و باید از گروههای منتسب به شیعه به حساب آیند. غلات از همان ابتدا الوهیت ائمه یا نبوت آنان را مطرح میکردند و این ربطی به عقاید شیعه مانند عصمت، علم غیب، مهدویت ندارد. بنابراین سرچشمه غلو، عقاید شیعه نیست. اگر غلات واقعاً شیعه بودند باید از نهیهای فراوانی که ائمه درباره غلو میرسید اطاعت میکردند و از غلو دست برمیداشتند. کلبرگ، اختلاف نظر بین دو مکتب عقلگرا (اصولیون) و نقلگرای شیعه (اخباریها) را به نحوی تصویر میکند که مؤید روند تکاملی شیعه باشد. در حالی که علیرغم اذعان به وجود دو مکتب متفاوت در شیعه، این مسئله الزاماً به معنای پذیرش تکاملی مذهب شیعه نیست.
Ethan Kleberg is one of the contemporary Orientalists who believes that the theory of the Twelver Imams was made by the Shiites during and after the Absence, and that such a thing had not been discussed before. The book is Shiite, based on the hypothesis of the gradual evolution of the Shiite religion. It is taken and completed and is different from the beliefs of the early Shiites. Shiite theologians strongly oppose this view and it seems (the unavailability of Shiite religious works in the second century) Knowledge of authentic hadiths from weak) and the existence of some false foundations have led to the formation of this view. Belief in the historical evolution of Shiite beliefs can also be seen in Kahlberg's interpretations of the formation of exaggeration. They are attributed to the Shiites. From the very beginning, the grains discussed the divinity of the Imams or their prophethood, and this has nothing to do with Shiite beliefs such as infallibility, the knowledge of the unseen, and Mahdism. Therefore, the source of exaggeration is not Shiite beliefs. If the grains were really Shiite, they should have obeyed the many prohibitions of the Imams about exaggeration and stopped exaggerating.Kleberg portrays the differences between the two schools of rationalism (fundamentalists) and Shiite narrators (Akhbaris) in a way that confirms the evolution of the Shiites. However, despite acknowledging the existence of two different schools of thought in the Shi'a, this does not necessarily mean the evolutionary acceptance of the Shi'a religion.
Machine summary:
كلبرگ معتقد است روایات اثناعشری در محافل اسلامی شناخته شده نبود و بعدها كه شیعیان با مسئله غیبت مواجه شدند از این احادیث كه بیشتر میان اهلسنت مشهور بود، استفاده كردند و موتور محرك خوبی برای حركتشان شد و در پایان دوره غیبت صغری و آغاز غیبت كبری به سرعت این روایات را پذیرفتند و با استفاده از این روایات توانستند بسیاری از مردم را به سوی خودشان جذب نمایند و تئوری خودشان را تثبیت كنند زیرا در زمان غیبت، تعداد ائمه تكمیل شده بود و هیچ گروهی نمیتوانست به این نظم و نسق، ائمهاش را در میان اثناعشریه ارائه بدهد(کلبرگ، 1374ش: 5).
چرا كه در كتاب مورد ادعایش بصائرالدرجات چنین قضاوت كرده است: (هیچ حدیثی درباره غیبت یا دوازده امام ذكر نكرده است) در حالی كه با مطالعه كتاب به این احادیث بر میخوریم: حداقل سه حدیث درباره مهدی و اوصیاء بعد از پیامبر(صفار قمی، 1404ق: 70) هشت حدیث درباره قائم(همان: 152) دو حدیث درباره خروج مردی از اهلبیت، قبل از به پایان رسیدن دنیا كه مانند داود حكم(قضاوت) خواهد كرد(همان: 258) یك حدیث كه طبق آن ، دوازده عالم در جهان وجود دارد و هریك از امامان كه از دنیا میروند در یكی از آنها سكنی میگزینند و آخرین آنها(امامان) قائم است كه در همین عالم كه ما در آن زندگی میكنیم خواهد بود(همان: 404) این حدیث ضمن دلالت بر تعداد امامان، به قائم بودن آخرین آنها نیز اشاره دارد.