Abstract:
هدف: مسئله اندیشهورزی در باب الگوی توسعه در کشورهای اسلامی همواره یکی از دغدغههای فکری اندیشمندان و سیاستمداران مسلمان بوده و هر یک از ایشان به فراخور ویژگیهای بومزیست خود و نیز نوع نگاه به پیشرفت و دین، اقدام به بازتولید الگویی بومی از پیشرفت کردهاند که این تجربه به ساخت الگوهای مختلفی از پیشرفت در جهان اسلام منجر شده است. این تحقیق با هدف بررسی وجوه اختلاف و افتراق الگوهای اندیشهورزی معطوف به توسعه در کشورهای اسلامی پیشرو، میکوشد به مقایسه این الگوها بر اساس 5 مؤلفه «نوع نگرش به پیشرفت»، «نوع نگرش به دین»، «مبانی دینی الگوی پیشرفت»، «مصادیق دین در عرصه پیشرفت» و نیز «نقش بومزیست بر الگوی پیشرفت» در کشورهای ایران، ترکیه و مالزی اقدام نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد به پیشرفت و نسبت آن با دین در اندیشهورزی معطوف به پیشرفت در سه کشور مذکور چه تفاوتها و تشابههایی با یکدیگر دارد؟
روششناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی ـ مقایسهای است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانهای، ابتدا به توصیف رابطه دین با توسعه و پیشرفت در کشورهای اسلامی مذکور پرداخته و در ادامه، با روش تطبیقی به مقایسه مؤلفههای مورد نظر در باب پیشرفت در این کشورها اقدام میکند.
یافتهها: یافتههای این تحقیق حکایت از آن دارد که نخست، الگوهای اندیشهورزی در خصوص پیشرفت تحت تأثیر مذاهب و سنتهای بومی طیفی از الگوهای پیشرفت بومی اسلامی را در بین اندیشمندان آن کشورها مطرح کرده است و دوم آن که، علیرغم برخی تفاوتهای بنیانی، این الگوها در خصوص رویکرد به دین و پیشرفت در حال نزدیک شدن به یکدیگر میباشند و همگی درصدد نوعی بهرهمندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته معطوف به شرایط بومی خود هستند و در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حال تکرار تجربیات مشترکی میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به گونههای مختلف در زمینه پیشرفت در کشورهای اسلامی، همگی علیرغم این اختلافات در مورد ذیل هم داستان هستند: بهرهمندی گزینشی از مظاهر پیشرفت و تمدن غربی و مدرنیته؛ اعتقاد به جامعیت اسلام، و نیز امکان بازتعریف و فهم مجدد آموزههای دینی بر اساس سه عنصر زمان، مکان و مصلحت در چارچوب مفهوم اجتهاد و دیناندیشی؛ تلاش برای سازگار نمودن اسلام با مدرنیته غربی؛ تأکید بر برخی مؤلفههای مکتب اقتصادی اسلام به خصوص بانکداری اسلامی.
The issue of thinking about the pattern of development in Islamic countries has always been one of the intellectual concerns of Muslim thinkers and politicians, and each of them, in accordance with their ecological characteristics as well as the way of looking at progress and religion, have reproduced a local pattern of progress. The construction of various models of progress has led to the Islamic world. This research with a descriptive-comparative method and with the aim of examining the differences and differentiation of development-oriented thinking patterns in leading Islamic countries, tries to compare these patterns based on 5 components: "Attitude toward progress", "Attitude towards religion", "Fundamentals" Religious Pattern of Progress "," Examples of Religion in the Field of Progress "and" The role of atmosphere on the Pattern of Progress "in Iran, Turkey and Malaysia and answer the question that the approach to progress and its relationship with religion in thought-oriented progress What are the differences and similarities between the three countries?The findings of this study indicate that, first, the patterns of thinking about progress under the influence of indigenous religions and traditions have introduced a range of patterns of indigenous Islamic progress among the thinkers of those countries, and second, despite some fundamental differences, these patterns Approaches to religion and progress are approaching each other and all are seeking a selective benefit from the manifestations of progress and Western civilization and modernity focused on their native conditions and are repeating common experiences in various political, economic and social fields.
Machine summary:
الگوهاي انديشه ورزي معطوف به پيشرفت در جهان اسلام ؛ 1# بررسي مقايسه اي ايران ، ترکيه و مالزي *1 يحيي فوزي محمد محمودي کيا٢ چکيده هدف : بررسي وجوه اختلاف و افتراق الگوهاي انديشه ورزي معطوف به توسعه در کشورهاي اسلامي پيشرو، مي کوشد به مقايسه اين الگوها بر اساس ٥ مؤلفه «نوع نگرش به پيشرفت »، «نوع نگرش به دين »، «مباني ديني الگوي پيشرفت »، «مصاديق دين در عرصه پيشرفت » و نيز «نقش بوم زيست بر الگوي پيشرفت » در کشورهاي ايران ، ترکيه و مالزي اقدام نمايد و به اين سؤال پاسخ دهد که رويکرد به پيشرفت و نسبت آن با دين در انديشه ورزي معطوف به پيشرفت در سه کشور مذکور چه تفاوت ها و تشابه هايي با يکديگر دارد؟ روش شناسي پژوهش : روش اين پژوهش توصيفي - مقايسه اي است که مبتني بر اطلاعات کتابخانه اي ، ابتدا به توصيف رابطه دين با توسعه و پيشرفت در کشورهاي اسلامي مذکور پرداخته و در ادامه ، با روش تطبيقي به مقايسه مؤلفه هاي مورد نظر در باب پيشرفت در اين کشورها اقدام مي کند.
در اين راستا در شرق آسيا، فرايند نوسازي تحت هدايت دولت توسعه گرا و معطوف به بنيان هاي بومي و سنتي آن کشورها پيش رفت و کشورهايي نظير سنگاپور، هنگ کنگ ، کره جنوبي ، تايوان ، ژاپن ، مالزي و چين با برخورداري از سابقه فرهنگي شرقي در اين مسير قرار گرفتند که در ميان اين طيف از الگوهاي پيشرفت ، تجربه الگوي چيني معطوف به نوعي سوسياليسم بازنگري شده و سنت هاي چيني از اهميت خاصي برخوردار است ؛ به طوريکه با استفاده از تجربه اين کشورها در عرصه پيشرفت ميتوان از «مدل شرق آسيا در پيشرفت » سخن گفت که تجربه نسبتا متفاوتي با تجربه کشورهاي غربي ميباشد که بر اساس طيفي از الگوهاي تجددگرايي بومي توانسته اند پيشرفت اقتصادي قابل ملاحظه اي کسب کنند.