Abstract:
بنابر دیدگاه مولانا برترین و کاملترین انسانها، انبیاء و اولیای الهی هستند که ما در این مقاله عنوان «انسانهای کمالیافته» را برای ایشان برگزیدهایم. انسان کمالیافته، بهواسطه شرافت و کمال وجودیاش، بر سایر انسانها و حتی بر دیگر مخلوقات، ولایت و تصرّف دارد. البته انسانهای کمالیافته نیز همه در یک رتبه و درجه نیستند و برخی بر برخی دیگر فضیلت دارند. مولانا و عرفای پیش از او قائل به تفاوت و تفاضل مقام و مرتبه انسانهای کمالیافته بودهاند و ازاینرو به طرح دو مبحث اساسی ذیل این موضوع، در آثار خویش پرداختهاند؛ اول اینکه در میان انسانهای کمالیافته مقام انبیاء بر مقام اولیاء مقدم است یا بالعکس؛ و دوم، مبحث طبقات و مراتب اولیاء که مجموعه دیدگاههای عرفای سنّت اول، در این موضوع بر محور دو الگوی اصلی، موسوم به الگوی هرمی هجویری و الگوی حکیم ترمذی قابل تحقیق و پژوهش است. در این مقاله، ابتدا سیر مراتب انسانهای کمالیافته در قالب این دو مبحث اساسی، در آراء و دیدگاههای عرفای سنّت، اول تحلیل و بررسی خواهد شد و سپس دیدگاههای خاص مولانا در این حوزه تبیین میگردد.
According to Mowlavi, the Highest and Most Perfect Human Beings are the Prophets and Saints for Whom we have Chosen the Title of "Perfect Human Beings" in this Article. Perfected Human Being, Through his/her Honor and Perfection of Existence, has Authority over other Human Beings and even over other Creatures. Of Course, Perfect Human Beings are not all in the Same Rank and Degree, and Some are Virtuous over others Rumi and the Mystics before him Believed in the Difference between the Status and Rank of Perfect Human Beings and Therefore Addressed the Following two Main Issues in Their Works: First, Among Perfect Human Beings, The Status of Prophets Takes Precedence over the Status of Saints, or Vice Versa. Second, The Issue of The Classes of the Elders, Which is a Collection of the Mystics of the First Traditions’ Views Focused on the two Main Patterns: The So-Called Herami Hojviri Pattern and Hakim Tirmidhi Pattern, can be Researched. in this Article, in this Article, First, the Course of Perfect Human Beings In The Form Of These Two Basic Issues Will Be Analyzed and Studied in the Opinions and Views of the Mystics of the First Tradition, and then Rumi's Specific Views in this Field Will be Explained.
Machine summary:
بررسي و تحليل سير مراتب انسان هاي کمال يافته در آثار مولانا مرضيه کاظمي دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه اصفهان ، اصفهان ، ايران سيد علي اصغر ميرباقري فرد استاد، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه اصفهان ، اصفهان ، ايران طاهره خوشحال دستجردي استاد، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه اصفهان ، اصفهان ، ايران چکيده بنابر ديدگاه مولانا برترين و کامل ترين انسان ها، انبياء و اولياي الهي هستند که ما در اين مقاله عنوان «انسان هاي کمال يافته » را براي ايشان برگزيده ايم .
همچنين از ميان ما که يک جنسيم چه عجب است که اگر حقّ تعالي بعضي را ممتاز کند که ما نسبت به وي چون جماد باشيم و او در ما تصرّف کند و ما ازو بيخبر باشيم و او از ما باخبر؟» (مولوي، ١٣٩٣) در ادامه مقاله ، به بررسي و تحليل سير مراتب انسان هاي کمال يافته بر محور دو مبحث اساسي: نسبت ميان مقام انبياء و مقام اولياء و طبقات و مراتب اولياء خواهيم پرداخت و سپس چگونگي دست يافتن به اين مراتب از ديدگاه مولوي تبيين ميگردد.
(همان ) مولوي مانند پيشينيان خود به صراحت درباره نسبت ميان مقام انبياء و اولياء اظهارنظر نميکند؛ بنابراين نمي توان گفت که آيا مولانا همچون کلابادي و هجويري قائل به فضيلت مطلق مقام انبياء بر مقام اولياء بوده است يا نه ؟ هرگاه مولانا در آثار خويش از انسان هاي کمال يافته سخن ميگويد، غالباً انبياء و اولياء را در کنار يکديگر به عنوان مصداق حقيقي اين گروه از انسان ها مطرح ميکند.