Abstract:
نگرش انسان نسبت به جهان، متأثر از نظام گفتمانهاست. تحلیل متن بهتر از هر روش دیگری، میتواند فرایندهای اجتماعی- فرهنگی را به هر شکلی که پدیدار شوند، با همه سرشتشان نشان دهد. در این میان میتوان از گفتمان لاکلا و موف که از جنبههایی به فوکو نزدیکتر است؛ استفاده کرد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان، صورتبندیهای گفتمانی را که خیام در نوروزنامه به کار گرفته است، تحلیل و تبیین میکند. این بررسی با سازوکارهای مفصلبندی گفتمانی، نشان میدهد که گفتمان مورد التزام خیام، گفتمانی مادی و فرهنگی است که در بازتولید گفتمان نوروز، نقش اساسی ایفا میکند. جشن نوروز دال مرکزی گفتمان است که گفتمانهایی چون طب، نجوم و عقاید خرافی، حول آن انتظام مییابند. در بین عناصر گفتمانی نوروزنامه، عنصر شراب که کاملاً مستیآوراست، جلوهی برجستهای دارد.
Human Attitude Toward the World is Influenced by the System of Discourse. Text Analysis, better than any other Method, can Show Socio-Cultural Processes in all their Forms, with all their Nature. In this Regard, Laclau and Moff's Discourse, which is Closer to Foucault in some Respects can be Used. This Research Uses a Descriptive-analytical Method and a Discourse Analysis Approach to Analyze and Explain the Discourse fFormulations Applied by Khayyam in Nowruznameh. Using Discourse Articulation Mechanisms, this Study Indicates that the Discourse Followed by Khayam is a Material and Cultural Discourse which Plays a Significant Role in Nowrouz Discourse reproduction. Nowrouz Feast is the Cornerstone of Discourse Around which such Discourse as Medicine, Astronomy and Superstitions are Organized. Among the Discourse Elements of Nowruznameh, the Element of wine, which is Quite Intoxicating, has a Prominent Significance.
Machine summary:
اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي و با رويکرد تحليل گفتمان ، صورت بنديهاي گفتماني را که خيام در نوروزنامه به کار گرفته است ، تحليل و تبيين ميکند.
اين بررسي با سازوکارهاي مفصل بندي گفتماني، نشان ميدهد که گفتمان مورد التزام خيام ، گفتماني مادي و فرهنگي است که در بازتوليد گفتمان نوروز، نقش اساسي ايفا ميکند.
خيام بيش از آن که به زمان تاريخي نگريسته باشد به زمان واقعي و دروني نگريسته است اگرچه اين نگرش گفتماني را درپي دارد که به زمان تاريخي ميانجامد، لذا واحدهاي سازنده اي که گفتمان خيام را از ساير گفتمان ها جدا ميکند، مادي بودن سخنان اوست ؛ به عبارت ديگر گزاره ها و واحدهاي وابسته به ماديات در برابر گزاره هايي که مربوط به معنويات است گفتمان ديگري را پديد ميآورد؛ که آن گفتمان را ميتوان در نوروزنامه مشاهده کرد.
در مورد نوروزنامه خيام و تحليل گفتمان هاي متفاوت در آن ، پژوهشي صورت نگرفته است .
سطح ديگر از نظريه هايي که ريشه در فلسفه سياسي – اجتماعي دارند، مبناي نگرش فلسفي به مفاهيم گفتمان را فراهم آورده اند و معنا از گذار پيوند متن با موقعيت هاي سياسي، اجتماعي، تاريخي، فرهنگي و قدرت حاصل ميشود.
براساس اين نظريه فوکو، نوروزنامه از چندين صورت هاي گفتماني تشکيل شده است .
ک. فرکلاف ، ١٣٨٩) خلاقيتي که خيام در خلق نوروزنامه به کار ميبرد، انواع گفتمان ها را در ترکيبي نو عرضه ميکند، هرکدام از اين گفتمان ها داراي ويژگيهاي صوري ميباشند که در توليد متن مؤثرند؛ عنصر گفتماني انگشتري، داراي ويژگيهاي صوري با ارزش بياني است .