Abstract:
خداوند متعال در سوره مبارکه انسان، آیه اطعام، کسانی را که با غذای خویش، ایثار کردند، مدح نموده است. روایات شیعه و بسیاری از احادیث اهل سنّت، ایثارگران را اهلبیت پیامبر^ میداند. با این حال، بعضی از نویسندگان اهل سنّت، مصداق یا مصداقهای آیه را 'مرد حبشی'، 'گروهی از صحابه'، 'مردی از انصار'، 'ابودحداح'، 'مطعم بن ورقاء'، 'ابن عمر' و 'یکی از مسلمانان' دانستهاند. بسیاری از دانشمندان شیعه به بررسی گزارشهای مربوط به افراد یادشده پرداخته و آن را از جهات مختلف نقد کردهاند. مطابقتنداشتن با محتوای آیات سوره انسان و ضعف سندی از جمله روشهای عالمان شیعه برای نقد این گزارشها بوده است. مستقلبودن مقاله کنونی در موضوع مورد بحث و افزودن برخی مباحث سندی، منبعی و محتوایی از نوآوریهای آن است. این مقاله در هفت گفتار، سند و محتوای همه روایات مورد بحث را بهصورت مفصّل واکاوی کرده و آن را مردود شمرده است.
Machine summary:
الف) مرد حبشی روایات بسیاری درباره نزول آیه اطعام در شأن اهلبیت علیهمالسلام صادر شده 1 ولی نازلشدن آن در حقّ افراد دیگری نیز ادّعا شده که «مرد حبشی» یکی از آنان است.
«طبرانی» روایتی را با سند خود از «ابن عمر» نقل میکند: حَدَّثَنا اَحمَدُ، حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ عَمّارِنِ الآتی، قالَ حَدَّثَنا عَفیفُ بنُ سالِمٍ عَن اَیّوبِ بنِ عُتبَةَ عَن عَطاءِ بنِ اَبیرَباحٍ عَنِ ابنِ عُمَرَ اَنَّ رَجُلًا مِنَ الحَبَشةَ اَتَى النَّبیَّ فَقالَ: یا رسولَ الله!
به همین جهت، در صورت صحّت روایت، نهایتاً میتوان گفت: بخشهایی از سوره انسان، پس از نازلشدن درباره اهلبیت علیهمالسلام بار دیگر به جهت بیان نعمات بهشتی یا انذار، برای مرد حبشی نازل گشته و این مورد از قبیل «تعدّد نزول» است.
6 بنابراین، سند روایت طبرانی، ضعیف است و افزون بر آن، عطاء از ابن عمر، حدیثی نشنیده، امّا این سند، وقوع چنین رویدادی را ادّعا میکند.
بیهقی این روایت را در باب «فَصلُ ما جاءَ فِی الایثار» آورده؛ امّا ابن کثیر آن را ذیل تفسیر سوره انسان ثبت کرده است!
بنابراین حداقل سه سند صحیح و دو سند ضعیف یا کماعتبار درباره انقاق ابن عمر ثبت شده که رویدادن آن را ثابت میکند؛ امّا هیچیک از این تفصیلات، ارتباطی با نزول آیه اطعام ندارد.
هفت شأن نزول یا مصداق ـ غیر از اهلبیت علیهمالسلام ـ برای آیه اطعام در کتابهای اهل سنّت آورده شده است.
نتیجهگیری برای آیه اطعام و برخی از آیات قبل و بعد آن، هشت شأن نزول یا مصداق در کتابهای اهل سنّت گفته شده است.