Abstract:
فعلهای حسی طبقۀ مهمی از افعال در زبانهای طبیعیاند که برای بیان رویدادهای حسی و ادراکی مربوط به انسان و سایر موجودات ذیشعور به کار میروند. مقالۀ حاضر به بررسی ساختار موضوعی مهمترین فعل حسی در زبان فارسی، یعنی «دیدن»، در چارچوب دستور ساخت شناختی گلدبرگ (1995، 2006) میپردازد. دادههای پژوهش شامل مجموعهای بیش از 500 جملۀ نوشتاری فارسی معیار است که از پیکرۀ همشهری استخراج شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که فاعل فعل «دیدن» از لحاظ معنایی نقش حسگر و مفعول آن نقش پدیده دارد که گاه بهصورت گروه اسمی و گاهی بهصورت بند پیرو ظاهر میشود. فعل «دیدن» از درجۀ بالایی از چندمعنایی برخوردار است و در این پژوهش 17 معنای مجزا برای آن کشف شده است که در هر یک از این معانی، ساختار موضوعی فعل از لحاظ ویژگیهای صوری یا معنایی مفعول ویا از لحاظ تعداد متممها متفاوت است. در نتیجه میتوان استدلال کرد که ساختار موضوعی فعل «دیدن» برخلاف دیدگاه رایج در رویکرد فرافکنگرا، وابسته به خود فعل نیست، بلکه وابسته به ساخت خاصی است که فعل در آن قرار میگیرد. این نتیجهگیری همسو با دیدگاهی است که در رویکرد ساختگرا اتخاذ میشود و ساخت را به خودی خود واجد صورت و معنای مستقل میداند.
Perception verbs as important category of verbs are used to represent perceptual events related to human and other conscious creatures. This article examines the argument structure of the most important perception verb in Persian, i.e. “didæn’ (to see), within the framework of Goldberg's Construction Grammar (1995, 2006). The data includes a collection of 500 Persian sentences extracted from the Hamshahri corpus. The results show that the subject of “didæn’, semantically, plays the role of senser and its object plays the role of phenomenon that sometimes appears as a nominal phrase and sometimes as a subordinate clause. The verb "didæn" has a high degree of polysemy and in this study 17 different meanings have been detected. In each meaning, the argument structure differs in terms of formal or semantic properties of the object and/or the number of complements. Therefore, it can be argued that, in contrast to the projectionist approach, the argument structure of “didæn” is not dependent to the verb itself, but to a particular construction in which the verb occurs. This conclusion is in line with the constructionist approach that posits that a construction by itself has independent form and meaning.
Machine summary:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار موضوعی فعل حسی «دیدن » در چارچوب دستور ساخت شناختی ١ (گلدبرگ ٢، ١٩٩٥، ٢٠٠٦) است .
پژوهش حول ایـن سـؤال اساسـی شـکل گرفتـه اسـت : ساختار موضوعی فعل حسی «دیدن » در زبان فارسی در معانی مختلف آن به چـه صـورت خواهـد بود؟ داده های پژوهش شامل پیکره ای از جملـه هـای نوشـتاری فارسـی معیـار اسـت کـه از پیکـرٔە همشهری (نسخۀ دوم ) استخراج شده انـد٣.
مطالعاتی که دربارٔە فعل «دیدن » در زبان فارسی و سایر زبان هـای دنیا انجام شده است ، نشان میدهد که این فعل درجۀ بـالایی از چنـدمعنایی دارد و مـیتـوان آن را دارای بیشترین تنوع معنایی در بین همۀ افعال حسی دانست .
مفعول «دیدن » در این معنی پدیده ای از نوع «چیز» است و ساختار موضوعی آن بـه شـکل زیـر بازنمایی میشود.
ساختار موضوعی فعل «دیدن » با این مفهوم به صورت زیر است .
فعل «دیدن » در هر یک از ساخت های بررسیشده در این مقاله معنای خاصی را مـیپـذیرد و هر یک از معانی آن را باید مربوط به ساخت خاصی برای ساختار موضوعی فعـل «دیـدن » در نظـر گرفت .
Polysemy of perception verb “to see” [didan] in Persian: A cognitive and corpus-based study.
Polysemy and Metaphor in Perception Verbs: A Cross- Linguistic Study.
Analysis of the polysemy of perception verb “to see” [didan] in Persian: A cognitive and corpus-based study.
What is universal and what is language specific in the polysemy of perception verbs, Revue Roumaine de Linguistique LVIII 3, 329–343.
Argument Structure in Usage-Based Construction Grammar.