Abstract:
در این مقاله با پیروی از این ایده مبنایی که کلیت اجتماعی را میتوان در تصویر به عنوان امر به ظاهر پیش پا افتاده کلیت جزئی تحلیل کرد، به بررسی وضعیت دین در ایران معاصر و در قاب سینما پرداخته شده است. توجه ویژه و رویکرد اساسی در این مقاله به نگاههای انتقادی مکتب فرانکفورت درباره فرهنگ و سینماست. بدین منظور یکی از فیلمهای برگزیده دینی در سالهای اخیر، با ابتنای نظری بر آراء مکتب فرانکفورت درباره فرهنگ و رسانه و نیز استفاده از رویکرد انتقادی «تحلیل گفتمان انتقادی» به زبان، مورد تحلیل قرار گرفته است. بدینمنظور پس از مروری تحلیلی بر آراء آدورنو و بنیامین درباره صنعت فرهنگ و سینما و با توجه به اینکه در رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، تحلیل گفتمان به تنهایی قادر به تحلیل پرکتیس اجتماعی گسترده تر نیست و نیاز به نظریه اجتماعی دارد، از رویکرد فرکلاف برای تحلیل فیلم استفاده شده است. با استفاده از رویکرد فرکلاف در سه سطح پرکتیس متنی و پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی، به توصیف، تفسیر و تبیین متن فیلم سربهمهر پرداخته شده است. از نتایج عمده تحقیق حاکم شدن منطق کالایی بر فیلمهای دینی بطور خاص، و برداشت از دین بطور عام، در صنایع فرهنگی است.
Machine summary:
در این مقاله برای درک فرض های مبنایی این تبلیغات و کشف تناقضات درونی آن ها از روش واسازی دریدایی با هدف ساخت شکنی تبلیغات تصویری حجاب در ایران استفاده شده است .
بنابراین سؤال اینجاست که آیا در این تصاویر و تبلیغات مراکزی مقتدر مفروض گرفته شده است و آیا امکان زیر سؤال بردن این مراکز چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ مصداقی (درون خود تصویر) وجود دارد؟ و درنتیجه آیا میتوان نشان داد این تصاویر اساسا در متصلب کردن معنایی که تولیدکننده بر آن تحمیل و از آن اراده میکند ناتوان اند؟ بدین منظور تصاویر تبلیغی مربوط به حجاب ، به عنوان جامعه تحقیق مورد توجه قرار گرفته ، و سپس از میان آن ها تعدادی تحلیل واسازانه شده اند.
با وجود این که روش دریدا در تحلیل واسازانه تصاویر، مسبوق به سابقه نبوده است ، اما این تحقیق با استفاده از رویکرد دریدا در پی پاسخگویی به این مسئله است که در میان متون تبلیغات تصویری حجاب در ایران چه مراکز معنایی مفروض گرفته شده و چگونه این مراکز خود در یک فرایند فروپاشی معنایی جریان دارند.
اگرچه هیچ نشانه تصویری دال ازدواج و رابطه مشروع جنسی را در تصویر نمایندگی نمیکند، اما ازآنجاکه در نگاهی ساختاری تأکید بر هر دالی تأکید بر دال مقابلش را هم به همراه دارد و به قول بژه (١٣٨٨) در جست وجوی تقابل های دوتایی باید متوجه بود که «ذکر یکی از واژه ها بر جفت اش دلالت دارد»، و نیز زمینه اجتماعی دریافت این تصویر، دال ازدواج را در پس زمینه دال رابطه جنسی قرار میدهد.