Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای اجتناب تجربی و دشواریهای تنظیم هیجان در رابطه بین سازوکارهای دفاعی با افکار خودکشی نوجوانان بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام نوجوانان شهر کرج در پاییز سال 1398 بود که از میان آنها به روش نمونه گیری در دسترس از مناطق آموزشی 3 و 7، 270 نوجوان 15 تا 18 سال (125 پسر و 143 دختر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازوکارهای دفاعی-40 آندروز و همکاران (۱۹93) (DSQ-40)؛ پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) (ERDS)؛ پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی گراتز و همکاران (2011) (MEAQ) و مقیاس شناختهای خودکشی رود و همکاران (2010) (SCS) بود. برای تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: در پژوهش حاضر رابطه مستقیم رابطه مستقیم سازوکارهای پخته (348/0-=β، 001/0=P) و ناپخته (440/0-=β، 001/0=P) با افکار خودکشی معنادار بود. رابطه مستقیم اجتناب تجربی با افکار خودکشی معنادار بود (224/0-=β، 001/0=P). رابطه مستقیم دشواری تنظیم هیجان با افکار خودکشی معنادار بود (439/0=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی پخته با افکار خودکشی معنادار بود (295/0-=β، 001/0=P). رابطه غیرمستقیم سازوکارهای دفاعی ناپخته با افکار خودکشی معنادار بود (314/0=β، 001/0=P). نتیجهگیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد میشود در درمان نوجوانان خودکشیگرا سازوکارهای دفاعی، اجتناب تجربی و راهبردهای تنظیم هیجان در آنها مدنظر قرار گیرد.
Aim: This study aimed to determine the mediating role of experiential avoidance and emotion regulation difficulties in the relationship between defense mechanisms and adolescent suicidal ideation. Method: The study was descriptive-correlational and the statistical population of this study included all adolescents in Karaj in the fall of 2019, of which 270 adolescents aged 15 to 18 years (125 boys and 143 girls) were selected by available sampling method from educational areas 3 and 7. The study tools were included Defense Style Questionnaire-40 by Andrews et al., (1993) (DSQ-40); Emotion Regulation Difficulty Scale by Gratz & Roemer (2004) (ERDS); Multidimensional Experiential Avoidance Questionnaire by Gamez et al., (2011) (MEAQ) and Suicide Cognitions Scale by Rudd et al. (2010) (SCS). Structural equation modeling was used to analyze the data. Results: In the present study, the direct relationship between mature (β=-0.348, P=0.001) and immature (β=-0.440, P=0.001) mechanisms with suicidal ideation was significant. The direct relationship between experimental avoidance with suicidal ideation was significant (β=-0.224, P=0.001). The direct relationship between emotion regulation difficulty and suicidal ideation was significant (β=0.439, P=0.001). The indirect relationship between mature defense mechanisms and suicidal ideation was significant (β=-0.295, P=0.001). The indirect relationship between immature defense mechanisms and suicidal ideation was significant (β=0.314, P=0.001). Conclusion: Based on the results of the present study, it is suggested that in the treatment of suicidal adolescents, defense mechanisms, experiential avoidance, and emotion regulation strategies be considered.
Machine summary:
نقش واسطه اي دشواريهاي تنظيم هيجاني و اجتناب تجربي در رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي و افکار خودکشي در نوجوانان راضيه نيک فلاح ١ و ارسلان برکت *2 ١.
com چکيده هدف : هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي اجتناب تجربي و دشواريهاي تنظيم هيجان در رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي با افکار خودکشي نوجوانان بود.
ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ سازوکارهاي دفاعي -٤٠ آندروز و همکاران (١٩٩٣) (٤٠-DSQ)؛ پرسشنامۀ دشواري در تنظيم هيجان گراتز و روئمر (٢٠٠٤) (ERDS)؛ پرسشنامۀ اجتناب تجربي چندبعدي گراتز و همکاران (٢٠١١) (MEAQ) و مقياس شناخت هاي خودکشي رود و همکاران (٢٠١٠) (SCS) بود.
به نظر ميرسد به کارگيري سازوکارهاي دفاعي ناسازگارانه نه تنها موجب بدتنظيمي هيجاني ميشود بلکه سبک اجتنابي را در فرد به وجود ميآورد که موجب اجتناب از افکار و هيجان هاي منفي و تخريب کننده ميشود و در دراز مدت به دليل عدم حل و فصل هيجان هاي منفي اجتناب رفتاري انديشه پردازي خودکشي را موجب شده و به همين دليل بررسي اين متغيرها در نوجوانان بر اهميت و ضرورت پژوهش حاضر ميافزايد.
experiential avoidance 187 پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي اجتناب تجربي و دشواريهاي تنظيم هيجان در رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي با افکار خودکشي نوجوانان بود.
بحث و نتيجه گيري هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي اجتناب تجربي و دشواريهاي تنظيم هيجان در رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي با افکار خودکشي نوجوانان بود.
در پژوهش حاضر نتايج نشان داد اجتناب تجربي رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي پخته و ناپخته با افکار خودکشي را ميانجيگري ميکند.
در پژوهش حاضر نتايج نشان داد دشواري تنظيم هيجان رابطۀ بين سازوکارهاي دفاعي پخته و ناپخته با افکار خودکشي را ميانجيگري ميکند.