Abstract:
مسئله ملی مفهوم برستاخته مارکسیستهای قرن نوزدهم در مواجهه با گسترش موج ناسیونالیسم بود؛ مفهومی که بهویژه در آستانه انقلاب اکتبر، از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کردند. در ایران نیز با تأسیس حزب کمونیست در سال ۱۳۳۸ ه.ق بود که «مسئله ملی» ذیل مفهوم «ملل مختلف ایران» مطرح شد. حزب توده به عنوان مهمترین گروه کمونیستی در دورۀ محمدرضا شاه مفهوم مارکسیستی-لنینیستی «مسئله ملی» را در ایران بسط داد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که حزب توده چه رویکردی نسبت به مفهوم مارکسیستی-لنینیستی «مسئله ملی» در ایران داشته و عوامل موثر بر این رویکرد، کدامند؟ فرضیه این تحقیق بر این گزاره مبتنی است که رویکرد حزب توده نسبت به مفهوم «مسئله ملی» برگرفته از آموزههای لنین و استالین و رویکردی کارکردگرایانه در جهت پیشبرد مبارزات خود بوده است و رهبری گروههای مارکسیستی، گسترش سطح مبارزات و پیوندهای ایدئولوژیک با شوروی بیشترین تأثیر را بر این رویکرد داشته است. در این پژوهش از دو رهیافت روش شناسی تفسیری و تبیینی-کارکردگرایانه برای تبیین مسئله استفاده شده است. در تفسیر دادهها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است و در تبیین رخدادها، شناخت ساختارهای سیاسی و توضیح علی کارکرد آنها مورد نظر بوده است. این پژوهش نتیجه میگیرد که رویکرد حزب توده نسبت طرح «مسئله ملی» در ایران، کارکردگرایانه و در جهت اهداف خود بود و حزب توجه بیشتری به آن نمیکرد.
The national question was a concept constructed by nineteenth-century Marxists in the face of the spread of the wave of nationalism, a concept they used as a tool to advance their goals, especially on the eve of the October Revolution. In Iran, it was with the establishment of the Communist Party in 1338 AH that the “national question” came up under the concept of “different nations of Iran.” The Tudeh Party, as the most important communist group during the reign of Mohammad Reza Shah, developed the concept of “national question” in Iran. The main question of this research is what the approach of the Tudeh Party was towards the concept of “national question” in Iran and what the factors influencing this approach were. The hypothesis of this research is based on the proposition that this party’s approach to the concept of “national question” in Iran is derived from the teachings of Lenin and Stalin and a functionalist approach to advance its struggles and the leadership of Marxist groups is to expand the level of struggle, and Ideological ties with the Soviet Union have had the greatest impact on this approach. In this study, interpretive and explanatory-functionalist methodologies have been used to explain the problem. In data interpretation, the content analysis method has been used, and in explaining events, recognizing political structures, and causally explaining their function has been considered. This study concludes that the Tudeh Party’s approach to the “national question” in Iran was functionalist and in line with its goals, and the party did not pay more attention to it.
Machine summary:
٣٢ بر اساس نتيجه گيري حزب ، طرح «ستم ملي» ناشي از تسلط فارس ها از دورٔە رضاشاه به بعد بود و حزب توده در قامت حزبي کمونيست ، طرفدار آزادي خلق ها و رفع ستم ملي از آنهاست ؛ اما آنچه که با توجه به اسناد و نشريات حزبي به دست ميآيد آن است که پيش از آنکه «ستم ملي از طرف فارس ها» مطرح باشد، تمايلات ناسيوناليستي درون فرقه دموکرات و حزب دموکرات کردستان بود که حزب را به طرح و بررسي اين ايده در ايران سوق داد، زيرا حزب در ابتدا علاقه اي به طرح اين مورد ندارد٣٣ و در طول مذاکرات براي ايجاد وحدت نيز تلاش اعضاي حزب براي بحث در مورد مسائل طبقاتي است .
٣٩ (مردم ، دورٔە ششم ، شمارٔە ٩٧، ١٣٥٢::٤) اينجا دو نکته مهم مطرح ميگردد؛ ابتدا آنکه حزب در بررسي ميزان حق تعيين سرنوشت جدايي را کنار گذاشته و از اتحاد داوطلبانه صحبت ميکند؛ در پاسخ به چرايي آن بايد گفت که حزب توده در طول اين دوران همواره به اطاعت از شوروي متهم بود و از آنجايي که جدايي آذربايجان در ١٣٢٤ از برنامه هاي شوروي و در تقابل با هويت ملي ايران بود، حزب تلاش ميکرد تا با اين امر، هم خود را از اطاعت بيچون و چرا در مقابل شوروي مبرا کند و هم خود را طرفدار تماميت ارضي ايران نشان دهد.