Abstract:
هنگام وقوع حوادث و بلایای طبیعی، مانند کرونا، معمولاً این پرسش مطرح میشود که چرا خداوند برای جلوگیری از آنها مداخله نکرده است. در این مقاله، به این موضوع خواهیم پرداخت؛ به طور مشخص این پرسش را درنهایت پاسخ خواهیم داد که آیا فعل ویژه الهی میتواند در جهان جاری باشد؛ به عبارت دیگر، آیا جاری بودن فعل ویژة الهی در جهان و وجود قوانین طبیعت که برخی از آنها موجبیتی هم هستند در تعارض نیست؟ آنچه تحلیل و بررسی این مقاله نشان میدهد این است که فعل ویژه غیرمداخلهگرایانه الهی به طور مستقیم میتواند در جهان عمل کند اما در موارد بسیار بسیار نادر.
When a natural disaster, such as corona, occurs, the question is often asked why God did not intervene to prevent it from happening. In this paper, we address this issue. In specific, the main issue we deal with in the present paper is whether a particular divine act can be carried out in the world. In other words, we raise the question of whether or not the presuppositions of the special divine act in the world and the presupposition of the laws of nature, some of which are causal, are contradictory. In fact, we consider the rationality of the possibility of special divine acts in the world, and we try to consider their implications for the laws of nature, especially the causal laws. In this regard, we make some remarks about causality. It is concluded that the special non-interventionist divine act can be exercised directly in the world, but it can occur in very, very rare cases.
Machine summary:
ثانیاً، مسئلۀ اصلی ما نقش فعل ویژه الهی در جهان ، بالاخص در مورد بیماریها (مانند کرونا)، است و در اینجا، معمولاً پرسش این است که چرا خداوند کاری نمیکند و این حجم از دعا به درگاه الهی نتیجه ای نمیدهد؛ همچنین به طور طبیعی میتوان پرسید: آیا خداوند مداخله میکند یا میتواند مداخله کند؟ و در صورت مثبت بودن ، آیا ما پی به آن میبریم ؟ بنابراین به نظر میرسد که نخست این پرسش باید پاسخ داده شود تا اساساً بتوان در مورد چرایی اینکه خدا بیماری را از بین نمیبرد (یا میبرد) پرسش کرد.
یکی از استدلال هایی که در فلسفه و همین طور علم از آن بسیار استفاده میشود استدلال بر اساس بهترین تبیین است (inference to the best explanation)، در صورتی که این تعارض در سطح هستیشناسی برقرار نباشد؛ یعنی، بدون نقض قوانین طبیعت (با هر تعبیری از آن ، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت )، شاهدی برای تبیین مناسب ساز و کار فعل ویژه الهی میتواند در اختیارما باشد؛ زیرا، عدم تعارض فعل ویژه الهی با قوانین طبیعت ، یعنی اینکه فعل الهی موجب نقض آنها در سطح هستیشناسی نگردد، تبیین بهتری برای ساز و کار فعل ویژه الهی در جهان فراهم میکند.
(Plantinga, 2008) همچنین یغمایی (١٣٩٥) بر اساس دیدگاه های رابرت راسل در مورد مکانیک کوانتومی و جان پل کینگ هورن در مورد گذار از معرفت شناسی به هستیشناسی تعریفی از فعل غیر مداخله گرایانه در یک سیستم میآورد که دو مرحله دارد ابتدا قوانین طبیعی موجب ظهور ویژگیهایی بالفعل یا ممکن میشوند، سپس در مجموعه امکاناتی که به این طریق حاصل شده اند فعل الهی باعث تحقق برخی از آنها میشود.