Abstract:
رویکرد هربرت هارت به «مفهوم قانون» متأثر از جریان فلسفة زبان متعارف دانشگاه آکسفورد و بهویژه اندیشة جان لنگشاو آستین است. این پرسش که آیا امتداد رویکرد فیلسوفان زبان معاصر در خصوص زبان قانون ذیل هرمنوتیک حقوقی قرار میگیرد یا خیر، به تعریف هرمنوتیک حقوقی و تعیین گسترة آن وابسته است. مسئلة اساسی که در این زمینه قابل طرح است، اینکه نسبت رویکرد فلسفة زبانی فیلسوف حقوق معاصر، هربرت هارت، با هرمنوتیک حقوقی چگونه است؟ به تعبیر بهتر، آیا دیدگاه هارت به زبان قانون که در کتاب مفهوم قانون پردازش شده است، صبغة هرمنوتیکی دارد؟ بهنظر میرسد اگر در تعیین محدودة هرمنوتیک حقوقی معنای موسعی را در نظر بگیریم، رویکرد تفسیری هارت به قاعده و قانون حقوقی و همچنین رویههای قضایی که با نقد اصالت صورت حقوقی و دفاع از قاعدة شکاکی همراه است، میتواند بهعنوان یکی از مصادیق برجستة هرمنوتیک حقوقی قلمداد شود و از این رهگذر میتوان ادعا کرد که فلسفة زبان معاصر با بحث از زبان و معنای قانون، ظرفیت شایان توجهی برای گسترش دانش هرمنوتیک حقوقی دارد.
The question of whether the extension of the approach of contemporary philosophers of language to the language of the law belongs to legal hermeneutics or not, depends on the definition of Legal hermeneutics and its scope. The basic question that can be articulated in this regard is that the relation between the philosophical approach of Herbert Hart, the contemporary philosopher, and Legal hermeneutics. In other words, does Hart’s view of language of law, which is discussed in the book of the concept of law and under the influence of contemporary philosopher John Langshaw Austin, has a hermeneutical background?It seems that, if we consider the scope of Legal hermeneutics in a broad sense, Hart’s interpretive approach to legal principles as well as judicial procedures that accompany with criticizing the authenticity of legal form and defense of the rule skepticism, can be regarded as one of the most prominent examples of Legal hermeneutics. Through this approach, it can be claimed that contemporary philosophy of language, by discussing the language and meaning of the law, has a significant potential for the development of hermeneutical knowledge of law.
Machine summary:
مسئلۀ اساسي که در اين زمينه قابل طرح است ، اينکه نسبت رويکرد فلسفۀ زباني فيلسوف حقوق معاصر، هربرت هارت ، با هرمنوتيک حقـوقي چگونـه است ؟ به تعبير بهتر، آيا ديدگاه هارت به زبان قانون که در کتاب مفهـوم قـانون پـردازش شـده است ، صبغۀ هرمنوتيکي دارد؟ به نظر ميرسد اگر در تعيين محدودة هرمنوتيک حقوقي معنـاي موسعي را در نظر بگيريم ، رويکرد تفسيري هارت به قاعده و قانون حقوقي و همچنين رويه هـاي قضايي که با نقد اصالت صورت حقوقي و دفاع از قاعدة شکاکي همراه است ، ميتوانـد بـه عنـوان يکي از مصاديق برجستۀ هرمنوتيک حقوقي قلمداد شود و از اين رهگذر ميتوان ادعا کـرد کـه فلسفۀ زبان معاصر با بحث از زبان و معناي قانون ، ظرفيت شايان توجهي براي گسـترش دانـش هرمنوتيک حقوقي دارد.
com تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠١/١٨ - تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٩/١٩ مقدمه خاستگاه هرمنوتيک حقوقي سنت فلسفۀ قاره اي است ، درحاليکه ديدگاه هاي فيلسـوف حقـوق معاصر آمريکايي، هربرت هارت ، در خصوص مفهوم قانون ، ريشـه در فلسـفۀ زبـان معاصـر دارد.
بر اين اساس در ادامه قصد داريم با تأکيد بر کتاب مفهوم قانون ، اولا تأثير هـارت از فلسـفۀ زبان متعارف معاصر را نشان دهيم و پس از آن با توجـه بـه چنـين تـأثيري، رويکـرد تفسـيري هارت در قانون و حقوق را روشن کنيم تا در نتيجه اثبات شود که ديدگاه نظري هارت در فهـم و تفسير قانون از مصاديق هرمنوتيک حقوقي است .