Abstract:
تفسیر ادبی (فرهنگی) از رویکردهای معاصر و نوین، تفسیری است که از سوی امین الخولی نواندیش مصری نظریهپردازی شد و توسط شاگردان و قرآنپژوهان بعدی ادامه و توسعه یافت. در تفسیر ادبی معاصر، تبارشناسی مفردات قرآنی و گزارشهای تاریخی ناظر به عصر جاهلی و زمان نزول، رکن اصلی بهشمار میآید و نتایج آن در دو محور «بازشناسی تاریخ عصر جاهلی» و «تفسیر دقیقتر آیات» قابل پیگیری است. این مقاله به روش کتابخانهای و رویکرد تحلیلی ـ تبیینی و با تمرکز بر آثار قرآنپژوهان مکتب تفسیر ادبی معاصر تلاش کرده تا گونههای پیوند تاریخ و فرهنگ عصر نزول و تفسیر ادبی معاصر را در محور دوم نشان دهد. حاصل اینکه معنایابی تاریخی واژگان قرآن، تصحیح تفسیر برخی آیات، بازتفسیر قصص قرآن و نقد کاربست گزارشهای تاریخی نادرست در تفسیر، از آثار پیوند تاریخ با تفسیر ادبی است که میتواند به صورت الگویی به کار گرفته شود. در عین حال انحصار معنای قرآن در بافت تاریخی نزول و متاثر، دانستن قرآن از فرهنگ زمانه و تمسک به گزارشهای ضعیف تاریخی، از انحرافات تفسیر ادبی در بهرهمندی از تاریخ است.
Literary (cultural) interpretation of contemporary and modern approaches is an
interpretation that was theorized by the modern Egyptian thinker Amin al-
Khouli and continued and developed by students and later scholars of the
Qur'an. In contemporary literary interpretation, the genealogy of Quranic
contents and historical reports on the pre-Islamic era and the time of revelation
is the main pillar and its results can be followed in two axes: "recognizing the
history of the pre-Islamic era" and "more accurate interpretation of verses". This
study tries to show the types of connection between the history and culture of
the era of revelation and contemporary literary interpretation in the second axis
by using an analytical-explanatory method and focusing on the works of the
Qur'an. The works of linking history with literary interpretation are such as the
result is that the historical semantics of the words of the Qur'an, correcting the
interpretation of some verses, reinterpreting the stories of the Qur'an, and
criticizing the use of incorrect historical reports in the interpretation that can be
used as a model. At the same time, the monopoly of the meaning of the Qur'an
in the historical context of revelation and influence, knowing the Qur'an from
the culture of the time, and relying on weak historical reports, are among the
deviations of literary interpretation in the use of history.
Machine summary:
در تفسیر ادبی معاصر، تبارشناسی مفردات قرآنی و گزارشهای تاریخی ناظر به عصر جاهلی و زمان نزول، رکن اصلی بهشمار میآید و نتایج آن در دو محور «بازشناسی تاریخ عصر جاهلی» و «تفسیرِ دقیقتر آیات» قابل پیگیری است.
حاصل اینکه معنایابی تاریخی واژگان قرآن، تصحیح تفسیر برخی آیات، بازتفسیر قصص قرآن و نقد کاربست گزارشهای تاریخی نادرست در تفسیر، از آثار پیوند تاریخ با تفسیر ادبی است که میتواند به صورت الگویی به کار گرفته شود.
از این منظر، تحلیل «جایگاه تاریخ» در این نظریه و تبیین نوآوریهای این بعد از نظریۀ تفسیری ادبی و نیز آسیبهای احتمالی آن مبتنی بر شواهد و مصادیق، حائز اهمیت میشود؛ بخصوص اینکه این ویژگی در تفسیر ادبی موجب بازیابی بخشهایی از تاریخ جاهلی و صدر اسلام، بازتفسیر و خوانشی جدید از برخی آیات و رفع برخی شبهات در قصص قرآنی شده است.
در دورۀ معاصر نیز این موضوع محل بحث بوده است که ازجمله میتوان به مقالههاي «نقش تاریخ صدر اسلام در تفسیر قرآن کریم» (گلاببخش و ديگران، 1391)؛ «بررسی انتقادی روش مفسران قرآن کریم در بیان تاریخ» (شجاعي و رجبيان، 1396) اشاره کرد.
اثرپذيری قرآن از فرهنگ زمانه یکی از مهمترین آسیبهای محتمل در بهرهمندی از تاریخ در تفسیر، قائل شدن به اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه است؛ به این معنا که تمام آیات فقط از منظر فهم مخاطبان اولیه و منحصر در حوادث تاریخی زمان نزول، تحلیل و تفسیر شوند که در این صورت، قرآن محدود به محیط و شرایط نزول میگردد و در ادامه متأثر از فرهنگ و آداب محمدبن جرير طبري، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ج 10، ص32.