Abstract:
نظریة امر الهی از نظریههای کهن فلسفة اخلاق و بحث در رابطة دین و اخلاق است و پیشینة آن به مناظرة سقراط و اوثیفرن بازمیگردد. در عصر کنونی بحران معنویّت، اخلاق و حقوق انسانها و نیز مسئلة جهانیشدن و استحالة فرهنگها و چالش هویّت ملتها، گفتمان غالب و دغدغة مهم بشر است؛ درنتیجه بار دیگر به دین و اخلاق توجه جدی میشود و لزوم التفات به نظریههای بومی و سازگار با فرهنگ جامعه اهمیت مییابد. میتوان تقریرهای مختلف نظریة امر الهی را در آرا و اندیشههای فلاسفه و حکمای دوران مختلف جستوجو و بررسی کرد؛ بنابراین این پژوهش با روش تحلیلی ـ تطبیقی و بر مبنای مطالعات کتابخانهای، ضمن واکاوی ایدئولوژی فلسفی فردوسی در حوزة دین و اخلاق و بررسی نتایج عملی آن در تبیین جایگاه و حقوق انسان در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و... به مقایسة افکار او با تقریرهای نظریة امر الهی میپردازد؛ نیز با معرفی فردوسی در جایگاه یک نظریهپرداز بزرگ فلسفة اخلاق و فلسفة سیاسی با دیدگاه خرد الهی و حیات اخلاقی خدامحور، میتوان تفکر او را تقریری تازه از نظریة امر الهی به شمار آورد.
Machine summary:
شناخت افکار فردوسي و ايران باستان براي تبيين رابطۀ دين و اخلاق و رابطۀ انسـان با خدا و تأثير آن بر سياست و حقوق و جايگاه انسان ، نيز آسيب شناسي سياسـي و ارائـۀ تصويري از آرمانشهري که بتواند سعادت فردي و اجتماعي انسـان را در حـوزة مـادّي و معنوي و باتکيه بر قابليت هاي فرهنگ بومي ايراني و اسلامي تأمين کنـد، امـري ضـروري است ؛ ضرورت اين امر هنگامي خود را نشان مي دهد که بـدانيم در دنيـاي امـروز مسـئلۀ جهاني سازي و تهاجم فرهنگي، روند نابودي هوّيت بومي ملت ها را درپي دارد و ادبيـات ملي هر کشور مي تواند آيينۀ تمام نماي شناخت انديشـه هـا و رفتـار آن کشـور و تکـوين هوّيت ملي باشد (دانش پژوهان ، ١٣٩٢: چکيده )، به ويژه در جامعـۀ ايرانـي کـه بـه علـوم انساني و نظريه پردازي در عرصـه هـاي مختلـف بـيتـوجهي شـده اسـت (جمشـيدي و همکاران ، ١٣٩٤: ٤٦٥؛ به نقل از مايور، ١٩٨٩: ١١).
برجستگي نظر فردوسي در ايـن اسـت که با معرفي منبع الهي براي خرد، پاسخي به جدال هاي اعتقـادي در رابطـۀ ديـن و خـرد داده و جايگاه ارزش هاي اخلاقي در عمل انسان را مشخص کرده است ؛ بنابراين مي تـوان او را از طلايه داران نظريۀ امر الهي در ايران دانست که تقريري تازه و مستقل از امر الهـي را ارائه مي دهد.