Abstract:
واژگان دخیل، الفاظ مفرد غیرعربی هستند که از زبانی دیگر وارد لغت عربی شده و در معنایی یکسان و لفظی مشابه [و یا با اندک تفاوت] به کار میروند. مدعیان و منکران وجود این دسته واژگان در قرآن کریم، به شواهد و دلایل تاریخی و زبانشناسی استناد میکنند و روشهای متفاوتی را برای بررسی آن پی میگیرند. تعیین روش صحیح برای بررسی واژگان دخیل در قرآن ازآنرو دارای اهمیت است که راه را بر سوءاستفادههایی همچون ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و متون غیرعربی عصر نزول میبندد. خاورشناسان با انگیزههای گوناگونی به مطالعه این موضوع پرداخته و نگاشتههای متعددی را در دو سده اخیر به نگارش درآوردهاند. دراینبین، آرتور جفری، نویسنده کتاب «واژگان دخیل در قرآن» از شهرت ویژهای برخوردار است. جفری با کشف ریشههای تاریخی، گاه با توجه به اصل ساختاری و گاه کاربرد واژگان به توضیح بیش از 320 واژه از واژگان قرآنی پرداخته و مدعی دخیل بودن آنها شده است. بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی نشان میدهد، مطالعات جفری در این زمینه به آسیبهایی روشی مبتلا شده است؛ همچون دخالت دادن برخی پیشفرضهای نادرست، درک نادرست از ویژگیهای قرآن، تتبع و استقرای ناقص، داوریهای حدسی و غیر عالمانه بوده که به اظهارنظرهای وی جهتدهی داده و منجر به برخی قضاوتها و برداشتهای نادرست در تعیین مصداق واژگان دخیل و چرایی کاربرد آنها در قرآن شده است.
The words involved are singular non-Arabic words that enter the Arabic word from another language and are used in the same meaning and with the same word (or with slight differences). The claimants and deniers of the existence of this category of words in the Holy Quran, refer to historical and linguistic evidences and reasons and follow different methods to study this issue. Determining the correct method for examining the words involved in the Quran is important; because it closes the way to abuses such as claiming that the Quran is influenced by the culture of the time and non-Arabic texts of the time of revelation. Orientalists have studied this subject with various motives and have written several works in the last two centuries. In the meantime, Arthur Jeffrey, author of The Words Involved in the Quran, has a special reputation. Jeffrey, by discovering historical roots, sometimes according to the structural principle and sometimes the usage of words, has explained more than 320 words of Quranic words and claimed that they are involved words. The usages of descriptive-analytical and critical methods indicate that Jeffrey’s studies in this field have suffered from methodological problems; Such as including some incorrect assumptions, misunderstanding of the characteristics of the Quran, incomplete derivation and induction, conjectural and unscientific judgments that have guided his statements and led to some judgments and misconceptions in determining the meaning of the words involved and why they are used in the Quran
Machine summary:
بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی نشان میدهد، مطالعات جفری در این زمینه به آسیبهایی روشی مبتلا شده است؛ همچون دخالت دادن برخی پیشفرضهای نادرست، درک نادرست از ویژگیهای قرآن، تتبع و استقرای ناقص، داوریهای حدسی و غیر عالمانه بوده که به اظهارنظرهای وی جهتدهی داده و منجر به برخی قضاوتها و برداشتهای نادرست در تعیین مصداق واژگان دخیل و چرایی کاربرد آنها در قرآن شده است.
زبان عربی نیز در این روند، دو گونه عملکرد داشته است، گاهی واژه وام گرفتهشده را بدون هیچ تغییری، در خود جایداده و به کار میبرد که «واژه دخیل» نامیده میشود؛ و گاهی تغییراتی در آن کلمه ایجاد میکند و سپس آنها را همچون واژگان اصیل خود بکار میبرد که به این گروه «کلمات معرب» گفته میشود (ابن منظور، لسان العرب، 1414: 11/ 239).
ب: دفع توهم تناقض دورنی قرآن برخی بر این گماناند که وجود واژگان دخیل در قرآن با عربی بودن آن، که در آیات متعددی (یوسف/ ۲؛ شعرا/۱۹۵) تصریحشده، ناسازگار است (جوالیقى، المعرب من الکلام الاعجمی علی حروف المعجم، 1419 ق: 4؛ زرکشى، البرهان فی علوم القرآن، 1957 م: 1/ 383).
در میان آثار مستشرقان، تحقیقات دوراک و نیز کتاب واژگان بیگانه در قرآن - رساله دکترای زیگموند فرانکل (1909 م) - و کتاب مشهور آرتور جفری در این موضوع با عنوان «واژگان دخیل در قرآن» از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است.
نمونه روشن این خطای روشی را در اظهارنظر جفری درباره واژه «اسلم» میتوان مشاهده کرد (جفری، واژههای دخیل در قرآن مجید، 1372 ش: 120).