Abstract:
شناخت ویژگیهای اجتماعی ـ اقتصادی و نحوه تصمیمگیری و رفتار خانوادههای مختلـف، از ابزارهای مهم برای ارزیابی سیاستها و برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی هر کشور به شمار میرود. تاکنون ارزیابی اقتصاد خانواده و طبقهبندی خانوادهها بر مبنای معیارهای بهزیستی خانواده در غرب انجام شده و هیچگاه از منظر اقتصاد اسلامی و شاخصهای بومی به آن نگریسته نشده است. محقق در این پژوهش بر مبنای الگوی اقتصاد خانواده ذومراتب و مقیاس طراحیشده برای آن، اقدام به انجام پیمایش و توصیف و تبیین الگوی اقتصادی خانوادهها نموده است. مزیت مهم این مقیاس، نسبت به سنجهها و معیارهای متعارف، جامعیت نگرش به خانواده با محوریت مفهوم «رشد» در مقابل مفهوم سود و منفعت مادی است. 387 خانواده تهرانی از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی برای شرکت در پیمایش انتخاب شدهاند. در تحلیل نتایج، از شیوههای آمار استنباطی مانند تحلیل مقایسهای و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شده است؛ همچنین با استفاده از روش خوشهبندی فازی، خانوادهها بر حسب مؤلفههای رشد و افول، در خوشههای مختلف تقسیم شدهاند. نتایج نشان میدهد مطلق درآمد و دارایی، پیشبین خوبی برای مراتب خانواده و تغییرات آن نیست و در مقابل احساس کفایت و رضایت اقتصادی به عنوان مؤلفه ذهنی و شناختی قادر به تبیین درصد بیشتری از تغییرات و تنوع خانوادههاست؛ همچنین خانوادهها از لحاظ معیارهای رشد (تعاون، احسان و تعالی) وضعیت نسبتاً خوبی دارند؛ اما توأماً درصد قابل توجهی از آنها میانگین طبیعیبودن و استخدامگری متوسط و بالایی را تجربه میکنند؛ بدین ترتیب میتوان گفت زوجهای تهرانی در عین توجه به مؤلفههای تعالی، مادیگرایی و خودخواهی را به کانون خانواده راه دادهاند. در پایان، بر مبنای نتایج تحقیق، توصیههای سیاستی ارائه شده است.
Recognition of socio-economic characteristics and decision-making and behavior of different families is one of the important tools for evaluating the social policies. So far, family economics have been evaluated based on family welfare criteria in the West and have never been viewed from the perspective of Islamic economic indicators. In this study, based on the gradational family model and the scale designed for it, the researcher has conducted a survey on 387 households in Tehran. In analyzing the results, use was made of not only the descriptive statistics, but also of such inferential statistical methods as the linear regression analysis. Use was also made of the fuzzy C-means clustering method to divide families into different clusters based on the advancement and decline components. Results have shown that the absolute income and assets are not good predictors of the family status and its variations; in contrast, the feeling of economic adequacy and satisfaction can, as a mental and cognitive component, explain a higher percentage of families’ changes and diversities. Although families are relatively well-off in terms of the growth criteria (cooperation, kindness, and transcendence), a high percentage of them experience average naturalness and moderate to high exploitation. Hence, it can be concluded that, while paying attention to transcendent values, families in Tehran have serious weaknesses in some components.
Machine summary:
نتايج نشان ميدهد مطلق درآمد و دارايي، پيش بين خوبي براي مراتب خانواده و تغييرات آن نيست و در مقابل احساس کفايت و رضايت اقتصادي به عنوان مؤلفه ذهني و شناختي قادر به تبيين درصد بيشتري از تغييرات و تنوع خانواده هاست ؛ همچنين خانواده ها از لحاظ معيارهاي رشد (تعاون ، احسان و تعالي) وضعيت نسبتًا خوبي دارند؛ اما توأمًا درصد قابل توجهي از آنها ميانگين طبيعيبودن و استخدامگري متوسط و بالايي را تجربه ميکنند؛ بدين ترتيب ميتوان گفت زوج هاي تهراني در عين توجه به مؤلفه هاي تعالي، ماديگرايي و خودخواهي را به کانون خانواده راه داده اند.
در اين بخش با توجه به داده هاي حاصل از پرسش نامه ، متغيرهاي مستقل در قالب متغيرهاي اقتصادي (مطلق درآمد و دارايي، کفايت وقت براي خانواده ) و متغيرهاي فرهنگ اقتصادي (اميد و قناعت اقتصادي) دسته بندي شده و رگرسيون هايي برازش شده است .
جدول ٥: نتايج رگرسيون سلسله مراتبي براي متغيرهاي اقتصادي (رجوع شود به تصویر صفحه) رگرسيون فوق ، تأثير متغيرهاي مستقل اقتصادي شامل مجموع درآمد خانواده ، تعداد املاک خانواده و صاحب ماشين بودن خانواده ، احساس کفاف و رضايت اقتصادي خانواده ، کفايت وقت براي خانواده بر ٦ متغير ناعقلانيت ، طبيعيبودن ، استخدامگري، تعاون ، احسان و تعالي بررسي شده است .
جدول ١٣: نتايج آزمون تي مستقل براي مقايسه ميانگين نمرات خانواده هاي متمکن و متوسط اقتصادي آزمون (رجوع شود به تصویر صفحه) نتايج جدول نشان ميدهد خانواده هاي متمکن به طور معناداري عقلانيت بالاتري دارند؛ بدين ترتيب که ميانگين نمره ناعقلانيت ، طبيعيبودن و استخدامگري آنها کمتر بوده و ميانگين نمرات تعاون ، احسان و تعالي آنها بالاتر است .