Abstract:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل تجربههای آموزشی دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی عمران با تأکید بر ابعاد ذهن بهمنظور ارتقای کیفیت آموزش علوم مهندسی است. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع روش پدیدارشناسی است، به همین منظور بر اساس نمونهگیری هدفمند، با 18 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی عمران مصاحبه صورت گرفت. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش کلایزی تجزیهوتحلیل شدند. یافتههای این پژوهش گویای این است که بعد ذهنی تخصص مدار، بعد ذهنی خلاق و بعد ذهنی احترام گذار در دانشجویان مهندسی عمران مورد تأکید واقع شدند و بعد ذهنی اخلاق مدار و بعد ذهنی ترکیبگر در دانشجویان مهندسی عمران مورد غفلت واقع شدند که عوامل مؤثر بر آن عبارتاند از: عملکرد نامطلوب دانشجو، کارکرد ضعیف نظام صنعتی، بازدهی نامطلوب آموزش مهندسی عمران، عدم تأکید بر تلفیق بیرونی توسط استاد، عدم تأکید بر تلفیق درونی توسط دانشجو.
The purpose of this study is to identify and analyze the educational experiences of civil engineering graduate students with an emphasis on the dimensions of the mind in order to improve the quality of engineering education. The approach of this research is qualitative and of the phenomenological method. Therefore, based on purposive sampling, 18 graduate students of civil engineering were interviewed. The obtained data were analyzed using the Colaizzi method. The findings of this study indicated that the disciplined-oriented mind, the creative mind, and the respectful mind were emphasized in civil engineering students and the ethical-oriented mind and the synthesizing mind were neglected in civil engineering students. The factors affecting it are poor student performance, the poor performance of the industrial system, the poor performance of civil engineering education, lack of emphasis on external integration by the professor, lack of emphasis on internal integration by the student.
Machine summary:
شناسايي ابعاد ذهن مورد تأکيد و غفلت شده در برنامه درسي و تدريس دانشجويان کارشناسي ارشد مهندسي عمران بر اساس تجربه آموزشي زيسته آنان The frames of mind emphasized and neglected in the Curriculum and Teaching of Civil Engineering Master Students based on their Lived Educational Experience تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠٠/٢/٧، تاريخ ارزيابي: ١٤٠٠/٩/١٣، تاريخ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٩/٢٩ دکتر پروين صمدي *،١ دکتر پروين احمدي ،٢ شيدا Dr. p.
وي بايد مسلط به روش هاي هوشمندانه ي حل مسائل مهندسي باشد که لازمه ي آن داشتن ذهن خلاق و ايده پرداز است ، اين خلاقيت است که سبب ميشود تا يک مهندس نيازهاي جامعه را ببيند و پيش بينيهاي لازم براي رفع نيازها را در دستور کار خود قرار دهد، هم چنين بايد تلاش مستمر براي دسترسي به علوم تخصصي و به روز براي بالا بردن گنجينه ي دانش خود داشته باشد، مهم تر از همه اينکه از شايستگيهايي چون انگيزه ، اخلاق حرفه اي و مسئوليت پذيري برخوردار باشد که با زيرساخت صداقت و رعايت موازين اخلاق حرفه اي ميتواند علاوه بر ايجاد اعتماد متقابل بين مهندس و جامعه ، موفقيت نهايي او را نيز تضمين کند» (اجلالي، ١٣٨٨؛ به نقل از غفاري و 1 Gardner ظهور، ١٣٩٠).
يوسفي افراشته (١٣٩٤) در پژوهش خود با مرور ابعاد کيفيت آموزشي ، الگوي مناسبي براي توسعه کيفي نظام آموزش مهندسي ارائه مي کند که شامل پنج حوزه کلي آموزش ، 1 Opre 2 Singleton & Newman 3 Setó-Pamies يادگيري ، منابع و امکانات ، خدمات تخصصي و نظارت و ارزيابي است .