Abstract:
هدف این پژوهش تحلیل مفهوم حیات عقلی در رویکرد فیضمحور افلوطین به منظور استنتاج روشهای تربیت عقلانی در پاسخ به چالش بازاری شدن دانش در تعلیموتربیت امروز بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی به روش تحلیلی و قیاس عملی فرانکنا میباشد. استنتاج روشها در قالب قیاس عملی مرکب از مقدماتی هنجارین شامل اهداف واسطی و یا اصول تعلیموتربیت و مقدماتی واقعنگر روشی که بیانگر فنون و روشهای نیل به اهداف تعلیموتربیت صورت گرفت که منجر به توصیههای هنجاری روشی برای رسیدن به اهداف تعلیموتربیت و توصیههای عملی برای تربیت قوای شناختی و عملی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که روشهای تربیت عقلانی مبتنی برتحول وجودی شامل: خیرخواهی، تعالی معرفتی نفس، کنشگری و روشهای مبتنی بر تحول معرفتی شامل: تأملات عقلانی، شهودی، بصیرت و درون بینی و روشهای مبتنی بر اعتدال و عقل عملی شامل: تمرین فرزانــگی و تهذیب نفس بودند.
بنابراین دانش با محوریت عقلانیت حقیقی و با بکارگیری روشهای استخراج شده در اندیشه افلوطین ظرفیت مقاومت در مقابل پدیده تجاریسازی دانش در تعلیموتربیت امروز را دارد و به کارگیری این روشها میتواند در مقابله با مظاهر عقلانیت ابزاری هم چون ثروت اندیشی، صنعت فرهنگی، سطحی نگری، ظاهرگرایی و قدر ت زدگی موثر باشند.
The purpose of this study was to analyze the concept of intellectual life in Plotinus' grace-oriented approach in order to infer the methods of intellectual education in response to the challenge of marketization of knowledge in education today. The present study is a qualitative research using conceptual analysis and practical analogy of Frankna. Inference of methods in the form of practical deductions consists of a normative premise indicating intermediate goals or principles of education, a factual premise that expresses the techniques and methods of achieving education goals, and a conclusion being a normative recommendation of a method to achieve educational goals. The results of this study showed that the methods of rational training based on existential change included benevolence, activism, and methods based on epistemological transformation including rational and intuitive reflections and the method of insight and introspection and methods based on moderation and practical wisdom included the practice of wisdom and self-purification. Therefore, knowledge with the focus on true rationality and by applying the methods extracted in Plotinus' thought has the capacity to resist the phenomenon of commercialization of knowledge in education today. These methods can be used as a tool against the manifestations of instrumental rationality such as wealth-centered thinking, cultural industry, superficiality and power-centeredness.
Machine summary:
در بررسي پيشينه اين پژوهش ، به موارد زير ميتوان اشاره کرد که در زمينه انديشه افلوطين و يا تربيت عقلاني صورت گرفته اند: باقري و باقري (۱۳۹۰) در پژوهشي تحت عنوان " نگاهي انتقادي به رويکرد فيض محور در فلسفه اسلامي و پيامدهاي آن در تعليم وتربيت "پرداخته و در آن به تأثير نظريه فيض افلوطين بر فلسفه ملاصدرا اذعان نموده است که اين رويکرد ميتواند در زمينه هدف ها و مراحل تعليم وتربيت دلالت هايي تربيتي مانند مراتبي بودن معرفت و مراحلي بودن رشد و اعتلاي نفس در فرآيند تعليم وتربيت داشته باشد و نويسنده با بيان ايرادي که به رابطۀ تواليگرايي در مواد درسي وارد نموده است راهي ميانه به نام توازيگرايي و تواليگرايي ناهم زمان پيشنهاد ميکند.
اين آموزه فلسفي مفاهيمي چون گذر از قوه به فعل و مراحلي بودن معرفت و مراتبي بودن عقل نظري و عقل عملي و ضرورت پيش نيازها و آمادگي و قابليت ها را در امر تعليم وتربيت را ضروري مينمايد و زندگي زيستي انسان پله اوليه حيات و لازمه کسب زندگي عقلاني است و نيز به رابطه طولي برنامه درسي و ترتبي بودن معرفت و سطوح معرفتي از محسوس به معقول و در نظر گرفتن سطح بالاي معرفت شهودي و عرفاني و ترتبي بودن فرآيندهاي ياددهي و يادگيري با روش هاي تدريس از محسوس به نيمه محسوس و انتزاعي و تعميم مفاهيم در تعليم وتربيت اشاره کرد تشکيکي بودن هستي زمينه را براي اصالت دادن به وجود نسبت به ماهيت و نيز اصل تشکيک در وحدت به تشکيک در کثرت منجر ميشود و مقوله هاي فقر و غنا و خير و شر معقول و محسوس قوه و فعل ذات و صفات را ميتوان از مباني هستيشناسي افلوطين استنباط کرد.