Abstract:
با توجه به عدم تفاوت آفرینش و سرشت انسان و طبیعت جامعه انسانی در طول تاریخ، بنیادهایی تقریباً یکسان از کاربرد قدرت و شیوه حکمرانی در انواع ساخت قدرت و شکل حکومت به کار گرفته شده است. واکاوی شیوه حکمرانی «امیر مبارزالدین محمد» مؤسس آل مظفر (713-765ق/ 1314-1363م) از حیث سیاسی، دینی و اخلاقی و مقایسه آن با افکار و تأملات ماکیاولی (873-933ق/ 1469-1527م) به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ عقاید سیاسی و فلسفه حکومت، مسئله اصلی این مقاله است. امیر مبارزالدین با شیوه حکمرانی که مبتنی بر خشونت و ادعای اجرای مو به موی احکام شرعی در عصر فترت پساایلخانی بود، تقریباً راهی را در سیاست پیمود که ماکیاولی نظریهپرداز غیراخلاقی اندیشه سیاسی، حدود دو قرن بعد تئوریزه کرد. یافتههای پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، نشانگر آن است که با وجود تفاوتهای ظاهری در گفتار و رفتار حکام سرزمینها در قرون گذشته که متأثر از تفاوت فرهنگهای مناطق گوناگون و برخی اقتضائات زمانه است، همسانیهایی میان اندیشه سیاسی برخی صاحبنظران و رویه حکمرانی بعضی فرمانروایان وجود دارد. سیاستهای حکومتی و روشهای حکمرانی امیر مبارزالدین بهجز در موارد اندکی همانند «پرهیز از نفرتانگیز شدن»، با بعضی از رهنمودهایی منطبق است که ماکیاولی ارائه کرده است. از دلایل این انطابق، برآمدن هر دو شخصیت از شرایطی است که در آن نهادهای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی در سراشیب زوال قرار داشتند. هر دو نفر، کشتار و خشونت، زور و تزویر و فریب را از کلیدهای موفقیت دانسته و بر آن بودهاند که برای تثبیت حکومت و تأمین امنیت و آنچه که رعایت عدالت نامیده میشود، میتوان از هر راهکار و ابزاری، ولو غیراخلاقی استفاده کرد.
Considering the lack of much differences between creation, nature of man and human society throughout history, roughly speaking, identical foundation of applying power and governing procedures have been applied in the construction of power and the government formation. Examining the ruling procedure of the founder of Al-Muzaffar, Amir Mubarez al-Din Muhammad (713-765 AH / 1313-1363 AD), based on political, religious and moral point of views and comparing it with Machiavellian thoughts and reflections (873-933 AH / 1527-1469 AD), as one the most conspicuous figures in the history of political ideas and philosophy of government is the main issue of the present paper. Depicting a ruling procedure based on violence and case to case implementation of Sharia rules in the post-Ilkhanid interregnum, Amir Mubarez al-Din paced a path in politics that was theorized about two centuries later by Machiavelli as a non-moral theorist of power. Findings of this descriptive-analytical research show that despite the superficial differences in the speech and behavior of the rulers in different territories during the past centuries affected by cultural regional differences as well as some pertinences of the time, there is some homogeneity between the political thought of some experts and ruling procedures of some rulers.
Machine summary:
بـا ایـن معیـارِ یکـسانی فطـرت انسانی ، به بررسی میزان یکـسانی ویژگـی هـای حکمرانـی امیـر مبارزالـدین محمـد مظفری حاکم برجستۀ عـصر پرآشـوب فتـرت - میـان سـقوط ایلخانـان تـا ظهـور 1 Niccolo Machiavelli 2 The Prince 3 Cesare Borgia تیموریان - با دیدگاه سیاسی ماکیاولی به عنوان یک اندیشۀ واقعگرای مبرز در عـالم سیاست پرداخته شده که در دو کتاب شهریار و گفتارها نوشـتۀ ماکیـاولی مـنعکس شده است .
بخشی از همانندی اندیشۀ سیاسی و شیوة حکمرانی امیر مبارزالدین محمد با دیدگاه سیاسی ماکیاولی ، متأثر از عـدم تغییـر آفـرینش انـسان و شـباهت شـرایط زیستی این دو نفر و نیز تابعیت آنها از اصل تأثیرپذیری از شرایط حـاکم بـر زمانـۀ زیست آنان است .
از جملۀ این پژوهش هـا مـی تـوان بـه مقالۀ «بررسی بنیان های مشروعیت حکومت آل مظفر» (خـسروبیگی و صـادقی فـرد، ١٣٩٧) و «از راهداری تا امیری در برآمـدن پادشـاهی آل مظفـر» (سـلیم و چراغـی، ١٣٩١) اشاره کرد که هر یک گوشه هایی از چگونگی حکمرانـی امیـر مبارزالـدین محمد را مورد توجه قرار داده اند.
باید در نظر داشت این اقدام برای فتح کل سرزمین ایـران که در ضمیر جناب مبارزی نیز وجود داشت ، مورد نیاز بود؛ چنـان کـه حملـۀ امیـر مبارزالدین به تبریز پایتخت ایلخانان ، این موضوع را اثبات میکند و بـا ایـن بیعـت ، طبق باور اهل تسنن مورد پذیرش مردم قرار گرفت .