Abstract:
عرفای بنام همواره مدعی وجود طریق معرفتشناختی مستقل برای دریافت حقایق بودهاند که بعضاً حجیت آن را به نحو ذاتی و غیرمشروط قلمداد کردهاند. ابنعربی به عنوان مؤسس عرفان نظری منسجم و مدون، آرای منحصر به فردی درباره معرفتشناسی عرفانی، بهویژه مبحث حجیت مکاشفه، دارد. سخنان او درباره خطاناپذیری مکاشفات عرفانی موجب پدیدآمدن نظریه حجیت ذاتی مکاشفات در میان محققان شده است. محققان در تبیین کیفیت حجیت ذاتی مکاشفات دچار اختلافات و اقوال متعارض شدهاند. هدف این پژوهش، تأمل درباره دیدگاه عرفا، بهویژه ابنعربی، برای ترسیم تصویری سازگار از حجیت ذاتی مکاشفات عرفانی، با روش اسنادیکتابخانهای در مقام گردآوری اطلاعات، و روش توصیفیتحلیلی در مقام تجزیه و تحلیل با رویکرد توسعهای است. این نوشتار کلام ابنعربی در حجیت مطلق مکاشفات عرفانی را نقد میکند و پس از بیان قواعدی کلی درباره امکان اثبات حجیت ذاتی، در نهایت مهمترین مصادیق ادعایی حجیت ذاتی را ارزیابی خواهد کرد.
Prominent mystics have always claimed the existence of an independent epistemological way of receiving facts, which some have considered its authority to be inherent and unconditional. As the founder of mystical and codified theoretical mysticism, Ibn Arabi has unique views on mystical epistemology, in particular the authority of revelation. His remarks on the infallibility of mystical revelations have given rise to the theory of the inherent authority of revelation among scholars. Researchers have been at odds over the quality of the inherent authority of revelation. Using the documentary-library method as a data collection, and descriptive-analytical method as an analysis with a developmental approach, this study seeks to reflect on the views of mystics, especially Ibn Arabi, in order to draw a consistent picture of inherent authority of mystical revelations. This article criticizes Ibn Arabi's words on the absolute authority of mystical revelations and, after stating the general rules about the possibility of proving inherent authority, will finally evaluate the most important claimed examples of the inherent authority.
Machine summary:
بررسي انتقادي حجيت مکاشفات عرفاني با تأکيد بر ديدگاه ابن عربي * حسن غروي ** محدثه مهرابيزاده [تاريخ دريافت :۱۳۹۷/۰۶/۰۶تاريخ پذيرش :۱۳۹۷/۱۰/۲۷] چکيده عرفاي بنام همواره مدعي وجود طريق معرفت شناختي مسـتقل بـراي دريافـت حقـايق بوده اند که بعضا حجيت آن را به نحو ذاتي و غيرمشروط قلمداد کرده اند.
هدف اين نوشـتار ترسـيم تصـويري موجـه از حجيـت ذاتـي مکاشفه از منظر ابن عربي است که در صورت اثبات آن ، اساس پايداري براي معارف عرفاني فراهم خواهد شد.
عـلاوه بـر ايـن ، حجيت ذاتي مکاشفات ، گاه به معناي حجيت ادراکات قلب به مثابه قوه اي از قواي انسـان در کنـار ساير قوا همچون عقل و خيال است ، که مد نظر اين نوشتار نيست .
به عبارت ديگر، کشـف از لحـاظ معرفت شناختي و به عنوان علم حضوري خطاپذير نيست و اگر خطايي متوجـه آن اسـت از لحـاظ مکاشف و سالک طريق است که نمي دانسته براي رسيدن به کشف صحيح از چه راهـي بـرود و بـا راهزن ها و مشکلات مکاشفه آشنا نبوده است .
لذا به تصريح محققان ، مکاشفات عرفاني يا شهودهاي غيرهمگاني که اغلب بـر پايـه رياضت استوار است ، منبعي براي دست يابي به معرفت ديني نيست (حسين زاده ، ۱۳۹۰: ۲۱۴).
از آنجـا کـه اصـليترين فعاليـت قـوه خيـال تصـويربرداري از معرفت هـاي حضـوري مکاشـفات همگـاني و غيرهمگاني و مکاشفات مربوط به مثال متصل و منفصل و تبديل علم حضـوري بـه علـم حصـولي است ، امکان بروز خطا در مدرکات وجود دارد (حسين زاده ، ۱۳۸۶: ۳۹).