Abstract:
برهان هدفداری آکوئیناس و برهان ساعتساز پیلی، دو نمونه برجسته از تفاسیر تمثیلی نظم هستند که در معرض انتقادات جدی قرار گرفتهاند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسشها سامان یافته است: تفاوت برهان توماس با پیلی چیست؟ آیا تقریرهای تمثیلی، کارایی لازم را برای اثبات وجود خداوند دارند؟ با بهرهگیری از شیوه تحلیلی ـ انتقادی، به این دستاوردها رهنمون شدیم: برهان پیلی مبتنی بر نظم مکانی و ساختار موجودات زنده، و استدلال توماس مبتنی بر نظم زمانی و نحوه عملکرد آنان است. هر دو استدلال را میتوان نمونههایی از تقریرهای تمثیلی تأییدی نظم دانست. تمثیل در سه مقام کاربرد دارد: تعریف، تأیید و استدلال. بر اساس دیدگاه جوادی آملی، تقریرهای تمثیلی علاوه بر اینکه در مقام تعریف و جدال احسن بسیار مفیدند، در مقام تأیید نیز شاهدی محکم بر وجود خداوند محسوب میشوند و کتب مقدس از جمله قرآن کریم و سنت، این امر را آشکارا تأیید میکنند. در این مقام، به حکم قاعده سنخیت علت و معلول، معلول منظم ناشی از علت حکیم و عالم است و اساس شباهتِ موجودات طبیعی با مصنوعات بشری تنها تمثیل نیست. از نظر ایشان، برهان توماس برمدار نظام غایی سامان یافته که در سلسله غایات ناگزیر به غایةالغایات ختم میشود.
Thomas Aquinas’s purposeful argument and William Paley’s watchmaker argument are the two prominent types of analogical commentaries that confront serious critiques. This research to answer these questions has been arranged: what is the difference between Aquinas’s argument and Paley’s one? Are the analogical speeches able to prove the existence of God? By applying the analytical-critical method these outcomes are achieved: Paley’s argument is based on the spatial order and the structure of living things and the argument of Thomas based on temporal order and their functioning. Both arguments can be thought the samples of likeness (similitudo) of the analogical (similitude), approving arguments of order. Analogy or likeness has been applied in three positions: definition, approval (affirmation) and reasoning. According to Javadi Amoli’s opinions, as well analogical (tamthili) commentaries are useful in the position of definition and the best debate in the position of approval it is counted a piece of a strict evidence for the existence of God, too. The sacred books such as the holy Quran and tradition prove this obvious matter. In this position according to the principle of the congruity of cause and effect, the ordered effect originates from the All-Wise and All-Knower cause and the basis of similarity between things natural and human (man-made things and natural things) is not only analogy. From his point, the argument of Thomas is arranged in accordance with the objective system which is in the chain of purposes (goals) ends to the last purpose.
Machine summary:
آنچه این مقاله را از سایر پژوهشهای معاصر ممتاز میسازد آن است که با تأکید بر آراء جوادی آملی، عهدهدار دفاع از تفاسیر تمثیلی، به ویژه به عنوان استدلالهایی تأییدی بر اثبات وجود خداوند است و بررسی قرائتهای احتمالاتی و به اصطلاح «براهین تنظیم ظریف»، رسالت این مقاله نیست و این مهم از طریق ارائه تقریری جدید از براهین تمثیلی آغاز میگردد و با استناد به دو قرائت بسیار مشهور تمثیلی ـ برهان پیلی و آکوئیناسـ این امر مدلل خواهد شد.
برهان نظم پیلی که عمدتاً متمرکز روی جزئیات آناتومی اجزاء بدن موجودات زنده است، بر نمونههایی از نظمهای مکانی تکیه دارد که نسبت به انتقادات هیوم کاملاً آسیبپذیرند، و از طرفی از آنجا که در مقابل موارد کثیر نظمهای مکانی در جهان طبیعت، نمونههای بسیاری از بینظمیهای مکانی نیز وجود دارد (مثلاً ترتیب درختان جنگلهای آفریقا)، این گونه انتظامها میتواند با تبیینهای علمی مانند نظریه داروین و از طریق موتاسیونها و فرایند انتخاب طبیعی تفسیر گردد و به فرضِ وجود مدبری هوشمند نیاز ندارد.
به نظر نگارنده، تفاوت اصلی بین تقریر توماس با پیلی این است که آکوئیناس نیز از تمثیل بهره میجوید؛ اما باید توجه داشت که برهان او بر خلاف تقریر پیلی، مبتنی بر ساختار و ساختمان موجودات زنده نیست، بلکه نحوه عملکرد آنها را در طبیعت بررسی میکند.
اما آیا به راستی تقریرهای تمثیلی نظم به ویژه استدلال پیلی و آکوئیناس، توانایی اثبات وجود باری تعالی را دارند، یا آنکه نمونههایی از تقریرهای تأییدی به شمار میآیند؟ متعارف این است که مدافعان برهان نظم، از دو شیوه بهره میبرند: تمثیل یا استقراء.