Abstract:
تبعیض های جنسیتی مسالهای اجتماعی است که غالب جوامع امروزی با آن مواجه هستند و زنان قشر گستردهای هستندکه بیشترین آسیب را از این مساله دریافت میکنند. از این رو پرداختن به این مساله و آشنا شدن زنان با این تبعیضها برای بهبودبخشی به شرایط زندگی و جایگاهشان در خانواده و جامعه ضروری مینماید. مطالعه حاضر در همین راستا با هدف بررسی تاثیر منابع و سرمایههای زنان به ویژه سرمایه اجتماعی بر میزان تبعیضپذیری آنان در خانواده صورت گرفته است. جهت دستیابی به این هدف از نظریه تضاد کالینز برای تدوین چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته و جامعه آماری آن زنان متاهل 25 تا 50 ساله ساکن تهران بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 196 نفر آنان برگزیده و مورد تحقیق قرار گرفته اند. یافتهها نشان میدهند که به طور کلی تبعیضپذیری زنان در بعد نگرشی کمتر از بعد رفتاری بوده است. همچنین میزان سرمایه فرهنگی زنان مورد مطالعه نسبت به سرمایه اجتماعی آنها بیشتر بوده اما میزان دسترسی آنان به سرمایه اقتصادی در سطح نازلی قرار دارد. همچنین تاثیر سرمایههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تعداد فرزندان زنان بر تبعیضپذیری آنان مورد تایید واقع شد. تحلیلهای رگرسیونی نشان داد میزان تبعیضپذیری کلی زنان بیش از همه با افزایش سرمایه فرهنگی، سپس با افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت با افزایش سرمایه اقتصادی کاهش مییابد اما افزایش تعداد فرزندان، موجب تبعیضپذیری بیشتر زنان در خانواده میشود.
Gender discrimination is a major problem with which societies are grappling nowadays. Women are the main target of such discrimination. Hence, it is highly necessary to address the problem and, more importantly, women's acquiescence to the discrimination in order to improve their condition. The present research aims to study the link between women's social capital and their discriminability in the family. For this purpose, Collins conflict theory was used as the theoretical framework. Using survey method and questionnaire Technique as well as cluster sampling, we studied 196 married women from Tehran aged between 25 and 50. According to the descriptive findings among the studied women, the level of cultural capital has been more than their social capital and their economic capital has been the lowest. Overall, discriminability is lower in terms of attitude than behavior. Since socio-cultural changes occur faster and sooner in attitude than behavior. Finally, our findings confirm the effect of women's social capital on their discriminability in the family. In addition, the effect of cultural and economic capital and also the number of children on women's discriminability is confirmed. The results of multivariate analysis show that a decrease in discriminability among women is highly depend on an increase in their cultural capital and then their social and economic capital.