Abstract:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تبعیض جنسیتی ادراک شده و سبکهای هویتی در پیشبینی درماندگی آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دختران مراجعهکننده به مراکز نگهداری و سرپناه شبانه منطقه 12 (محله شوش) شهر تهران در سه ماهه اول سال 1400بودند که از میان آن ها تعداد 120 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) (کویینلس و نلسون، 1988)، پرسشنامه رویدادهای تبعیضآمیز جنسیتی (SSE) (کلونوف و لندرین، 1995) و پرسشنامه سبک هویت (ISI) (برزونسکی، 1992) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافتهها نشان داد تبعیض جنسیتی ادراک شده (رویدادهای تبعیضآمیز در یک سال گذشته و در طول عمر) و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی با درماندگی آموخته شده رابطه مثبت و معنادار و سبکهای هویت هنجاری، اطلاعاتی و تعهد هویت با درماندگی آموخته شده رابطه منفی و معنادار داشتند (05/0P). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که رویدادهای تبعیضآمیز در طول زندگی، رویداد تبعیضآمیز در طول یک سال گذشته، سبک هویتی اطلاعاتی، سبک هویتی هنجاری و سبک هویتی اجتنابی/سردرگم 52/0 درماندگی آموخته شده را پیشبینی میکنند. با توجه به تبعیض جنسیتی ادراک شده و سبکهای هویتی در پیشبینی درماندگی آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه، اجرای کارگاههای آموزشی بر مبنای این مفاهیم به خانوادهها ضروری به نظر میرسد.
The aim of this study was to investigate the role of perceived gender discrimination and identity styles in predicting learned helplessness in girls experiencing home run. This research was descriptive and correlational. The statistical population of the study was girls referring to night care centers and shelters in Tehran, District 12 (Shoosh neighborhood) in the first quarter of 1400, from which 120 people were selected by purposive sampling. Research instruments included the Learned Helplessness Questionnaire (LHS) (Quinless & Nelson, 1988), the Gender Discrimination Incident Questionnaire (SSE) (Klonoff& Landrine, 1995), and the Identity Style Questionnaire (ISI) (Berzonsky, 1992). Pearson correlation test and simultaneous linear regression were used to analyze the data. Findings showed perceived gender discrimination (discriminatory events in the past year and throughout life) and confused/avoidant identity style with learned helplessness. A positive and significant relationship and normative, informational, and identity styles with helplessness. Learners had a negative and significant relationship (P
Machine summary:
نتايج پژوهش هاي مختلف نشان داده است که سبک هاي هويتي با درماندگي آموخته شده (گلابي و قادري، ١٣٩٦؛ اسزابو و وارد ، 1 Nelson 2 Glick & Fiske 3 Perry, Harp & Oser 4 Pascoe & Smart Richman 5 Vigod & Rochon 6 Sanchez, Smith & Adams 7 Ezzedine & Poyrazli 8 Cano 9 Perry, Harp & Oser 10 Ericsson 11 Szabó & Ward 12 Berzonsky 13 Cognitive-social pattern 14 Kroger 15 Informational 16 Normative 17 Confused / Avoiding 18 Szabo & Ward نقش تبعيض جنسيتي ادراک شده و سبک هاي هويتي در پيش بيني درماندگي آموخته شده در دختران با تجربه فرار از خانه The Role of Perceived Gender Discrimination and Identity Styles in Predicting Learned Helplessness in Girls … ٢٠١٥)، سلامت روان (زماني، هاديان و گرجي، ١٣٩٩؛ شمس اسفندآباد، کاکاوند و ترابي، ١٣٩٠)، سلامت عمومي (حسين شرقي و ميرهاشمي، ١٣٩٥) و سبک هويتي اطلاعاتي، هنجاري و تعهد هويت با بهزيستي روان شناختي (طاهري، يارياري، صرامي و اديب منش ، ١٣٩٢؛ رحيمينژاد، رحيمي جعفري و سلامتي، ١٣٩٤)، پريشاني رواني (وزيري و لطفي کاشاني، ١٣٩١) و عزت نفس بالا (حسين زاده و سپاه منصور، ١٣٩٠؛ تنهاي رشوانلو، کرامتي و سعادتي شامير، ١٣٩١)، سبک هويتي سردرگم / اجتنابي با خودمختاري هيجاني و عزت نفس پايين و واکنش هاي افسردگي روان رنجوري بالا (برزونسکي و کاک١، ٢٠٠٥) رابطه دارند.