Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر فضیلت سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی با میانجی گری بهزیستی ذهنی اعضای هیئت علمی دانشگاههای استان مازندران و ارائه مدل بود. در این پژوهش از راهبرد کمّی استفاده شد. پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی، از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی (2940 نفر) دانشگاههای استان مازندران بود که با بهرهگیری از فرمول کوکران تعداد 334 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد گردید. برای انتخاب نمونهها از شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته فضیلت سازمانی، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و پرسشنامه استاندارد بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو جمعآوری و از طریق نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. برای تحلیل یافتههای سؤال پژوهش از تحلیل مسیر و آزمون بوت استرپ استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد متغیرهای فضیلت سازمانی با توانمندسازی روانشناختی، فضیلت سازمانی با بهزیستی ذهنی و بهزیستی ذهنی با توانمندسازی روانشناختی رابطه معنادار و مثبت دارند. همچنین بهزیستی ذهنی، در تأثیر فضیلت سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی نقش میانجی را ایفا میکند.
The present study aimed to determine the impact of organizational virtue on psychological empowerment by the mediating role of subjective well-being of faculty members of universities in Mazandaran Province and to develop a model of this impact. This was an applied descriptive survey involving structural equation modeling. Statistical population consisted of all faculty members (n= 2940) of universities in Mazandaran Province. Sample size was calculated to be 334 using Cochran's formula. Stratified random sampling was used to select the participants. Data collection was done using a researcher-made questionnaire of organizational virtue, Spritzer's Psychological empowerment scale, and subjective well-being scale (SWS) of Keyes and Magyar-Moe. Collected data were analyzed by SPSS and AMOS. Path analysis and Bootstrapping were used to test the hypotheses. The findings showed positive and significant relationships of organizational virtue with psychological empowerment, organizational virtue with subjective well-being, and subjective well-being with psychological empowerment. Subjective well-being also acted as a mediator between organizational virtue and psychological empowerment.