Abstract:
تقابلهای دوگانه از ساختار ذهن و زبان انسان سرچشمه میگیرد و سپس در نظامهای نشانهای دیگر بهکار میرود؛ ازینرو در متون ادبی، تقابلها یکی از اساسیترین نشانهها و الگوهای تحلیل هستند که بستر درک مفاهیم ذهنی را فراهم میکنند. در این نوشتار تقابلهای خُرد مثنوی و غزلیات شمس، با انتخاب نمونۀ «تقابلسازی با کلاننماد باز» استخراج، تحلیل و مقایسه شده است. تقابلهایی که با کلاننماد «باز» در مثنوی ساخته شدهاند، اغلب در یک رابطۀ طبیعی و منطقی با مضامین تقریباً مشترک قرار دارند؛ و باز در بیشتر موارد نماد روح الهی و اولیاء است و در این معانی مولانا عالم روحانی را مقابل عالم جسمانی قرار میدهد. اما در غزلیات، حیواناتِ مقابلِ باز متفاوت هستند. نیز، هنجارشکنی و رابطۀ غیرطبیعی در روابط تقابلی، هم از لحاظ بسامد، هم از حیث تنوع، شاخصتر است و به تبع آن، تصویرهای تقابلی طبیعی و غیرطبیعی بیشتر و متنوعتر است. هنجارگریزیها بیشتر به رفعِ تقابل و وحدت قطبهای مقابل یا جابهجایی قطبهای مثبت و منفی با روشهای مختلف اشاره دارد. نمونههایی از تقابل و هنجارشکنی آن در هر دومتن با لفظ و مضمون مشابه و مشترک وجود دارد و در برخی موارد هم تقابلها فقط در یکی از دو متن مورد مطالعه پردازش شدهاند.
In Saussure's and Structuralist linguistics, the dual contradictions stem from the bipolarity of the logic of human mind and language. And then it is used in other sign systems Thus, in sign systems such as literary texts, contrasts are one of the most fundamental signs and patterns of analysis that provide the basis for understanding the subjective concepts.This essay seeks to elaborate the micro-textual contrasts of the text by examining and analyzing the concept and relationship between opposing strands, to understand the central opposition, the poet's way of thinking and intellectual tendencies, as well as layers Also achieve semantic hidden layers of text. The contrasts which made with the large symbol "hawk" in Mathnawi are often within a natural and logical relationship with almost shared themes; and in most cases they symbolize the divine and spiritual spirit, and in these meanings Molana Rumi puts the spiritual world in front of the physical world.But in the ghazals, the animals in front of hawk are different also breaking the norms and the abnormal relationship in interaction relations are both more frequent and prominent in terms of frequency and diversity, and consequently natural and abnormal interactive images are more and more diverse.The escape norm refers more to the elimination of opposites and the unification of opposing poles or the displacement of positive and negative poles in different ways. There are examples of conflict and breaking norm in both texts with similar and common themes and in some cases the conflicts have been processed only in one of the two texts studied..
Machine summary:
در این تصاویر، الگوهای گوناگون فکری شاعر، مانند تسلیم و وفاداری ، بازگشـتن بـه اصل خویش ، خاموشی وصال یافتگان ، چشم بستن از ماسوی الله ، صیدکردن دل معشوق ، بلند قدر بودن مقام آدمی ، روسپیدی حق پرستان و مانند آن ، با نشانه هایی چـون ، چشـم بنـدی و پای بندی ، صدای طبل ، سـپیدی و زیبـایی ، شـکارگری ، تیزبینـی ، بلنـدپروازی و بلنـدهمتی پردازش شده اند؛ برای نمونه ، در داستان تمثیلی «یافتن پادشاه ، باز را به خانۀ کمپیرزن »، دفتر دوم مثنوی ، باز، نماد بندگان مقرب درگاه الهی است که برای مدتی جایگاه خویش (آسمان و ساعد شاه ) را گم می کنند و در دست نااهلان (دنیا و تعلقات ، هوا و حرص )، بال و پـر و ناخن (ابزار بلندقدری و صیدکردن دل معشوق ) و هرآن چه را نزد شاه عزیز و گرامی داشته می شد، از دست می دهند؛ اما شاه آن ها را رها نمی کند و باز بـار دیگـر بـه جایگـاه اصـلی خویش بازمی گردد و تسلیم و وفادار درگاه سلطان می گردد.